ویمین Stories

24 Stories

A Monster's Heart by kookjiner9297
#1
A Monster's Heartby kookjiner9297
+"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زن...
BTS oneshots by Mayla_amour
#2
BTS oneshotsby mayla_
BTS + کوک من تصمیم و گرفتم و میخوام‌ازت ... انگشت اشاره کوک که رو لباش نشست ساکت شد _ هیس خواهش میکنم جملتو تموم نکن ، جیمینا لطفا عذاب دادن منو تمومش کن حس میکنم با ا...
 smile(ویمین) by poke_r833
#3
smile(ویمین)by poke_r833
فیکشن(لبخند) راجب یه پسری هست که اختلال ذهنی تقریبا خفیف داره و خیلی مهربونه و همیشه لبخند روی لبشه و میخنده و اوماش با یه آقا ازدواج میکنه که اون آقا یه پسر داره که به...
‪𝗔𝗹𝗽𝗵𝗮 𝗼𝗿 𝗼𝗺𝗲𝗴𝗮؟ by BooMi_13
#4
‪𝗔𝗹𝗽𝗵𝗮 𝗼𝗿 𝗼𝗺𝗲𝗴𝗮؟by 𝑩𝒐𝑶𝑴𝒊
اخطار: ما هیچ مسئولیتی در قبال اکلیل هایی که قراره ازتون بپاچه قبول نمیکنیم :)))🌈 "سیزده سال اول زندگیم به این فکر میکردم که قرار یه آلفا باشم؛ ولی خب این دنیا همی...
Completed
🍭The Hate Moment🍭 by auvxyik
#5
🍭The Hate Moment🍭by Lucifer_M
🚫پایان یافته🚫 چیزی که تهیونگ حس میکرد بوی زیاد و شهوت برانگیز توت فرنگی و وانیل بود که منشاء ش جفت خودش بود و این باعث شد که توی ذهن تهیونگ کلمه هیت به رنگ قرمز و ابعا...
oneshot 👀 by rashel_c
#6
oneshot 👀by rash
یک شات از دنیایی خیالی... . . . -info- status : ongoing forever :) couple : sope and anything u want writer : rashel . . . be happy while reading this story ...:)
Hi,we got married by Gol_queen
#7
Hi,we got marriedby Gol_queen
یونگی و هوسوک برای فرار از تاریکی که سالها توش حبس شده ان بهم چنگ می اندازن...اما وقتی عواقب بیرون اومدن از اون تاریکی خودشونو نشون میدن میفهمن شاید برای هم اون چتر نجات...
Completed
trick devil by btsfrjimin
#8
trick devilby btsfrjimin
کاش هیچوقت به زیر زمین نمیرفتم .... بعضی وقت ها بهتره ندونیم که کی هستیم و از کجا اومدیم ...🪦🩸 کاپل اصلی : ویمین ژانر : ترسناک ، فانتزی، اسمات
jocker by DibaaVminkook
#9
jockerby dark devil
کاپل اصلی کوکمین؛ویمین فرعی یونکوکهوپ ژانر:رمنس جنایی خشن زمان اپ نا معلوم از نبودنت کنارم دارم لذت میبرمD:
Memories bring back you | Kookmin by tokyo_ui
#10
Memories bring back you | Kookminby Tokyo
[خاطره ها برمیگردوننت.] جیمین همیشه حافظه قوی ای داشت. آرزو میکرد که اینطور نباشه ولی بود. پس وقتی جونگ کوک بهش قول داد کل اون سال ها رو بهش زنگ میزنه و دوست جدیدی پیدا...
TateMae | Vmin by Iamveronikaa
#12
TateMae | Vminby ᴠᴇʀᴏɴɪᴋᴀ
⁰𝐓ᴀᴛᴇ𝐌ᴀᴇ ᴇᴛ 𝐇ᴏɴɴᴇ• تاته مائه و هون نِه به گفته‌ی آقای کیم تهیونگ معنی تضاد بین احساسات و خواسته های واقعی آدمه. چیزی که جیمین بعد از سه سال زندگی و خدمت به خانواده ا...
Bitter Love by NONA1B7
#13
Bitter Loveby 1N하린💜7
⭕داستان شامل تجاوز خودکشی و افسردگیه، اگر حساس هستید این داستان رو نخوانید⭕ ❕داستان ممکنه ادیت بشه❕ |پارت بعد: نامشخص|
°~My senario~° by 0BabyGhost0
#14
°~My senario~°by 0BabyGhost0
•~ساخته شده در یک ذهن مریض~• سناریو هایی که حتی توی انجام دادن ساده ترین کارا به ذهنم میان~ اپ: هر وقت کونم گشادیش نیاد 😔✨
فرشته قربانی من (◍•ᴗ•◍)💜 by ChIMMY2013jM
#15
فرشته قربانی من (◍•ᴗ•◍)💜by Chimmy (◍•ᴗ•◍)💛
پدرم همیشه میگفت وقتی یکی تو رو نجات بده، خود به خود قدرشناس اون میشی و من حالا به حرفش ایمان آوردم. داستان ما درباره پسریه به اسم جیمین که بعد از مرگ پدرش به دست عموش...
freedom.Paradise.hell by vminii_fiction55
#16
freedom.Paradise.hellby vminii_fiction
*فکر کن شیطان اونقدر عاشقت باشه که به خاطر تو از آزادی خودش بگذره* قسمتی از فیک: _ خیلی از گناهان با امتحان کردن شروع میشه +مال توهم همین جوری شروع شد؟ _ مال من از بدو ت...
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽) by RAHILRad2
#17
𝑻𝒉𝒆 𝑾𝒆𝒂𝒑𝒐𝒏(𝑲𝒐𝒐𝒌𝑽)by Darkest snowflake
_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسمات خلاصه: فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تر...
شهراشباح|ویمین by jungn4bi
#18
شهراشباح|ویمینby naBi🦋
_"قانون سی وسوم رفاقت:یه دوست خوب نمیذاره رفقاش تو انعکاس تصویر خودشون گیرکنن .همین بود؟" +"خودشه" این بوک با نویسندگی ویکتوریا شواب‌ـه من به کاپل فر...
🔴Red Room🔴 by Mandana654
#19
🔴Red Room🔴by 🌒)•Mandana•(🌘
در میان هیاهوی شهر، در میان دل مردگی ها و سردرگمی ها فقط آنجاست که گوشی برای شنیدن حرف دل ها هست. از بین شلوغی پر صدای شهر، همین‌جاست که زمانه با پوست و استخوان درک می‌ک...
Revenge from my ex [Oneshot] by AuroraxFamily
#20
Revenge from my ex [Oneshot]by AuroraxFamily
خلاصه: "ممکنه دروغگوی افتضاحی باشی، ولی نه تا وقتی بخوای به خودت دروغ بگی! مغزت می‌تونه به راحتی خاطرات رو دستکاری کنه و یه دروغ معرکه تحویلت بده. و این دقیقاً همون...