ددی Stories

امیدوارم خوشتون بیاد شرطا لایک ۱۰۰ کامنت ۵۰

+ خواهش میکنم دوستم داشته باش من عاشقتم جونگکوک دیگه نمیدونم باید چیکار کنم تا تو منو مال خودت کنی......! ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ °دوست داشتن تو° کاپل: کوکمین رد...

⸻ شــوگــر بـیــبی تـــوجــه: ایـن فیـک دارای صحنــه هــای بــاز سکــس اســت. هیــچ انتـقادی دربـــاره روابــط ایـن فیــک پــذیرفتــه نیـست. محـــدوده سنــی را رعـــایت...

+ دلیلی که نمی‌خوام ببینمت همینه جیمین... ازت متنفرم قلبم مال تو نیست روحم مال تو نیست جسمم مال تو نیست هیچ ذره ای از وجود من به تعلق ندارد؛ اینو بفهم چون تو اون کسی که...

یونگی از نوجوونی برای خانواده کیم کار میکنه و خدمتکار شخصیه پسر ارشد کیم هستش.❗ اون از کار و زندگیش راضیه ولی فقط تا زمانی که ارباب جوانش یعنی پسر کیم اون رو مجبور به پو...

پارک پی کیتن شیطون و با نمک مین یونگ هو و این بوک داستان شیطنتای پی و گریه های یونگ هوعه که با پرنسس لجباز یوکی و ددیش امه زندگی میکنن و همچنین کار میکنن اونم نه ی شغل م...

_تو نمیتونی عاشق من باشی _کی این قانونو تعین کرده؟ _دوست داشتن من گناهه _پس در این صورت من گناهکار به حساب میام ......... _بوش رو حس کردم _بوی چیو؟ _لباش، بوی نعنا میدا...

ادامه داستان پارت یک

جونگ کوک بخاطر اتفاق هایی که براش تو بچگی افتاده تو لیتل اسپیس میره وشغلش مددکار اجتماعیه با اینکار میتونه افکارشو از خودش باز کنه و جین تنها خانوادشه ژانر:bdsm

اسم: عاشقم باش کاپل ها: کوکمین ژانر: اسمات- رومنس- خشن خلاص: جیمین یه پسر 17 سالس که توسط جئون جونگکوک، خشن ترین و خطرناک ترین رییس مافیا دزدیده شده جونگکوک به بدترین شک...

پدر و مادر کای توی تصادف میمیرن کای هم که از کل زندگی یه عمو براش مونده بود که اونم اهمیتی بهش نداد و پسش زد تصمیم میگیره با ارث پدرومادرش به سئول بره و در اونجا به گرفت...

کی فکرشو می کرد ؟ جئون جونگ کوک ! دانش اموزی که حتی کادر مدرسه هم دیگه ازش صرف نظر کردن و فقط سعی دارن باهاش راه بیان ، توجهش به دانش اموز انتقالی جدید جلب بشه ! و چی م...

#𝑹𝒆𝒂𝒅(☞ ͡° ͜ʖ ͡°)☞ #𝑬𝒏𝒋𝒐𝒚( ˘ ³˘)♥︎ °::برشی از داستان::° تو اون لحظه فقط نفس زنان می دوید و تنها چیزی که می خواست این بود از اون دانشگاه نفرین شده فرار کنه اما ک...

دستمو با شتاب از دست قویش کشیدم بیرون. ؟:دست از سرم بردار.... چرا همه جا دنبالم میای. ؟؟: خودت چی فکر میکنی کیتن؟ به سمتم خم شد جوری که لباش به گوشم بخوره زمزمه کرد. ؟؟:...