مینویسم مینویسم تا شاید از درد هایم بکاهد
مینویسم تا قلب ترک خورده ام را تسکین دهم
مینویسم تا دست هایم حرف قلبم را بزنند
مینویسم و اشک کلمات بر روی کاغذ را می آراید
آه مگر گریستن کار ابر ها نبود؟پس چشمانم چه میگویند؟
انتظارت را میکشم
منتظرت میمانم
انتظار انتظار و انتظار
اه مگر چیزی بدتر از انتظار کشیدن برای انسان نیز وجود دارد؟
قلب چه بسیار حرف ها دارد که با زبان بی زبانی بر روی کاغذ اثر بر جای میگذارد
قلب،جایی که کلمات در اقیانوس درد غوطه ور میشوند
عشق آبی من
فرشته ی آبی رنگ
آبی همانند اقیانوسی بی پایان و طوفانی
اقیانوسی که من با قایق چوبی عشق درون آن در حال گذر هستم و به دنبالت میگردم،بی آنکه خبر داشته باشم که آن قایق چوبی من را به درون تاریکی ها مهمان میبرد
درون سکوت و تیرگی و تاری
درون ترس هایم
- لای موهای قهوه ایه نایلر بلوندی
- JoinedApril 8, 2021
Sign up to follow @melorin_mahtabi
OR
If you already have an account,
By continuing, you agree to Wattpad's Terms of Service and Privacy Policy.
melorin_mahtabi
Jul 22, 2021 08:03PM
چرا استرس دارم لعنتیچه سخته که ملت از بوکت بازدید کننهعی میگی نکنه دوسش نداشته باشننکنه اصن نگا نکنننکنه اصن بگن افتضاح باشهو خیلیییییییییییییی نکنه های دیگهمن یدونه ووت گرفتم دارم میمیرم از خو...View all Conversations
Story by melorin_mahtabi
- 1 Published Story
انتظار ...
37
14
1
ماجرای یه پسری به اسم لویی که شکست عشقی خورده و افسرده شده
به نظرتون نجات پیدا میکنه؟
شایدم خودکشی کنه !
اما...
#725 in larry
See all rankings
11 Reading Lists
- Reading List
- 14 Stories
- Reading List
- 5 Stories