_hsti_z

دلم برای واتپد تنگ شده بود * استیکر گریه
          	طوری ک قبلنا تو واتپد زندگی میکردم  
          	

Fatimatheo

@_hsti_z 
          	  بخدا که منم
Reply

_hsti_z

@Fatimatheo اوهوم من هر وقت میام واتپد گریم میگیره
Reply

Fatimatheo

@_hsti_z  ++همه غیب شدن نمی‌دونم این خوبه که سر خونه زندگی اصلیشونن یا بد 
          	  (خونه زندگی اصلی من اینجاس)
Reply

_hsti_z

دلم برای واتپد تنگ شده بود * استیکر گریه
          طوری ک قبلنا تو واتپد زندگی میکردم  
          

Fatimatheo

@_hsti_z 
            بخدا که منم
Reply

_hsti_z

@Fatimatheo اوهوم من هر وقت میام واتپد گریم میگیره
Reply

Fatimatheo

@_hsti_z  ++همه غیب شدن نمی‌دونم این خوبه که سر خونه زندگی اصلیشونن یا بد 
            (خونه زندگی اصلی من اینجاس)
Reply

kara_mavy

ازرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
          کی بود ، چرا رفت ، چرا بود و چرا نیست؟!
          
          شهریار در ادبیات پارسی نماد عشق است و خواستن
          افسوس که عشقش خواهانی نداشت و خواستنش ذره ای داشتن.......:)
          
          https://www.wattpad.com/story/341566149?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=kara_mavy&wp_originator=7J09kmssoD1g3imE4TrDYmQV3jpYJPmx4LO7Z%2BhM%2BTfVRjHjszgIIXZT67xRTXgAuGjd%2BeMzAcebYmfexYdR4%2FEKZkdu%2F%2BdLExrarRqqnZRCiamM8szTxqPQi7GqLIBN
          

theirgirlxx

deadlycherrie

سلام زيبا++
          خوشحال ميشم به بوكم سر بزني و بخونيش و شانس ديده شدن رو بهش بدي^^
          مطمعن باش از خوندنش پشيمون نميشي، اگه خوشت اومد ووت و كامنت يادت نره لاو♥️
          ‏https://www.wattpad.com/story/327455428?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=deadlycherrie&wp_originator=RSq50t4AN6YFRmqpWivfZaIztn07eKVpIfa6ISloWu0YLvfDdaYjBH3CX8DVp7UrsdA5e1C0GydVfENkPG7rG73R3140VJE1Xpvxe%2BwijdMSqF71hDoe1FrzTLNt4Ppx

khoshe_adira

haditrez

_hsti_z

تو را باسنگ بر روی کوه حک کردم 
          
          زمانی که چشمانت رامیخراشیدم
          ، اشک از چشمانم فرو ریخت 
          خودت بگو ،چگونه انعکاس نور خورشید در چشمانت را به روی کوه حک کنم؟
          
          زمانی که موهایت را میخراشیدم  ، نمیداستم چگونه کاری کم که باد موهایت را به تکاپو دراورد
          
          نمیدانستم چگونه قلبت را خراش دهم ،  که بار دیگر بتپد،
          که بار دیگر به جنون برسم از تپش هایی که با تپش های قلبم همراهی میکنند تا سمفونی شان ،پرندگان را در اسمان به رقص در اورد 
          
          به من بگو ایا میشَوَد  زمان را به عقب کشاند ؟ اگر میشد بی شک تمام نفس هایت را میبوسیدم 
          
          اگر میشد تو را به تماشای ماه فرا میخواندم در زمانی که زوزه های گرگ فضا را پر کرده است و من فقط به سمفونی نفس کشیدن هایت گوش میدادم 
          ایا میشَوَد زمان را به عقب کشاند اگر میشد تو را در اغوش میکشیدم انقدر عمیق ک صدای شکستن استخوان هایت طنین انگیز شود 
          انقدر عمیق که بخشی از بویت بر تنم بماند 
          (نوشته شده توسط خلا های پر شده ی قلبم )

khoshe_adira

@_hsti_z خدانکنه عزیزم
Reply

_hsti_z

@khoshe_adira فدات شم ♡♡♡♡
Reply

khoshe_adira

@_hsti_z واییییی خیلیی خوبه
            هر وقت پابلشش کردی بدون اولین خوانندش منم(:
Reply