Select All
  • darklights [L.S] [Z.M]
    8.7K 1.3K 26

    +چطوره تو رو بکشیم ببینیم کسی از اون بیرون واسه پیدا کردنت میاد؟" _نمیاد چون این تنی بود که هیچکس بهش اهمیت نداد؛ پس بیا امتحانش کنیم شاید بعد از تناسخ؛ روحم کالبدی که دوباره اونو توی قفس خودش انداخته رو وادار کنه دنبالت بیاد تا عاشقش بشی... حتی اگه هستیم نیست بشه با نیستیم به دوست داشتنت ادامه میدم." #sharing Incline...

  • School fuckers [Z.M] [L.S]
    25.2K 4.5K 23

    صحبت نویسنده با خودش _میدونی چیه ؟ به نظرم اونا در هر صورت با هم رو به رو میشدن . +اما کلی "اگه" وجود داشت که باعث میشد هیچ وقت همو نبینن _اما همو دیدن ! پس به نظرم اگه چندین جهان موازی وجود داشته باشه ... ما داریم با داستان هامون اونو به این جهان نشون میدیم . شاید هر کدوم از ما یکی از اون جهان های موازی رو دیدیم و...

    Completed  
  • 《happiness shop~L.S》
    6.6K 1.2K 17

    "خوشحالی پیدا کردنی نیست؛ساختنیه! و به نظر من خوشحالی همین لحظه ها و همین خنده های توعه که با عطر موهات خاطره میشن تو گنجینه ی قلبم!" . . . LARRY 🔻 not updating! #Cover by:@prnynm

    Mature
  • Monster [l.s_z.m]
    33.8K 5.4K 21

    با تمام توانش ميدويد. هواي سرد رو با صدا داخل شش هاش پمپ ميكردو باعث ميشد گلوش به شدت بسوزه. سكوت شب باعث شده بود صداي جز صداي پاها و نفس هاش نشنوه. نميدونست چه مدته دويده، پاهاش ديگه جوني نداشت و بدنش در حال پاشيدن بود. صداي قلبش رو تو سرش به وضوح ميشنيد، هر لحظه ممكن بود قلب ترسيدش سينه شو بشكافه و بيرون بپره. تو...

  • {PUNISH} H.S
    78.8K 6.3K 46

    میبوسمت و اسلحه ارو رو سرت نشونه میگیرم من رو میکشی و نوازشم میکنی بهم لبخند میزنیم و از هم متنفریم سکس میکنیم و شمع روشن میکنیم نفرین میکنیم و دعا میخونیم امروز هستی و فردا نه فردا دشمن من هستی و امروز جونت رو برام میذاری امروز من و توییم علیه دنیا فردا من علیه توام مقابل دنیا میبازم و برنده میشی هردوی مارو به دار...

  • How to become Famous on Wattpad #parody
    38.4K 5.7K 2

    دقيقا چطورى ميشه توى واتپد معروف شد؟ خب خيلى هم سخت نيست. خودم بهتون مى گم.

  • Iranians be like
    155K 29.5K 50

    Of the Iranians, for the Iranians , by an iranian. Don't read this book if you don't have any janbe. And if you have matni chizi,dm me I'll put it with your own name. ˹Highest Ranking: #1 in Humor ˺

  • MUTE (ZIAM AU)
    11.3K 2K 15

    من مثل یه ذره ی کوچولو تو فضا، بی مصرف و مزخرف بودم و اون مثل خورشید، بزرگ و درخشان بود

  • NOTHING but EVERYTHING
    2.6K 456 25

    سلام...! اینجا همه چیز هست اما هیچی نیست!

  • Story ideas(Persian)
    34.7K 1.8K 161

    ايده هاي داستاني براي نوجوانان به زبان فارسي . ايده ها همه مال خودمه و كپي و تر جمه هم نيست .

  • Mad genius [L.T]
    995 187 10

    توی فضای سرد و گرفته راهرو جلورفتم. جلوتر و جلوتر. اتاقای مختلف از کنارم رد میشدن. بالاخره به انتهای راهرو رسیدم و اتاقی که توی اون با سرنوشتم روبرو میشدم... همه ما... حس نا آشنایی توی گوشم میگفت: هر چیزی یه تاوانی داره: حتی توانایی های منحصر به فردی که خودتم ازشون خبر نداری!

  • Funny Imagines (Persian Imagines)
    13.1K 1.2K 11

    ایمجین های کوتاه و خنده دار وان دایرکشن

  • -Club [L.S]-
    1.4K 177 6

    -نمیتونم بهت قول بدم که دیگه بهت صدمه نمیزنم. اما میتونم قسم بخورم تا روزی که بمیرم عاشقتم [وقتی لویی توسط‌ دوست پسرش تو قماربازی فروخته میشه ولی به کسی که انتظارشو نداره]

    Mature
  • Birds in Gilded Cages(larry)(persian)
    124K 9.3K 25

    در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......

    Mature
  • Blasé ➳ l.s. (persian translation)
    147K 25.3K 57

    من تمومش نمیکنم، تا وقتی که اون مال من شه‌.

    Completed  
  • Playboy L.S (Persian Translation)
    319K 35.4K 47

    من اسیرش شده م ؛ اون زیادی تو حرفه ش خوبه.. هری استایلز ⬅ پلی بوی فن فیکشن لری استایلینسون به همراه کمی زیام✌ داستان در پیج اینستاگرام larry_ff_translate هم آپ میشه Best rank : #2 in fanfiction

    Completed  
  • Parchment & Pearls
    553K 27.3K 50

    (The Forgotten Passages Book One) After almost nineteen years, I was used to life - used to school, used to having to put down my beloved books in exchange for heels and pearls, and used to lying to everyone who wasn't aware of my second, secret life in the Brotherhood of Time. It's been five years - five years since...

    Completed  
  • Canvas & Keys
    273K 16.5K 49

    (The Forgotten Passages Book Two) After almost nineteen years, I was used to life - used to the parties, galas, and benefits, used to keeping secrets, and used to the dangers my life with the Brotherhood of Time brought me. It's been two months - two months since Drake Garner came back into my life after four years of...

    Completed  
  • Blood dance (L.S)
    24.2K 3.1K 18

    _ خدای من،تو واقعا میتونی خطرناک باشی. +ممنون. _ برای چی؟ + مردم از شخصیت های خطرناک خوششون میاد. " BLOOD DANCE " "رقصِ خون" .

  • INCURABLE (L.S)
    66.2K 8.6K 35

    هیس... حواس تنهایی ام را با خاطرات باتو بودن پرت کرده ام...بگو کسی حرفی نزند... بگذار لحظه ای آرام بگیرم...