wowmelisa

تو حق نداری برای یونگی دلسوزی کنی مگه اینکه دلت طعم آتشش رو بخواد.. 
          نمیتونی جیمین رو به دوست داشتن شیطان محکوم کنی..
          دستای وی هر جسمی رو رام میکنه اما باید کوکی رو درک کنی.. 
          جین خندید و نامجون قلبش رو پیدا کرد.. 
          جیهوپ گریه کرد و یونگی نفهمید.. 
          
          جستر میتونه تا انتهای دنیا بدوه، فرمر میتونه زمین رو تا خود جهنم بشکافه، هوگر میتونه هر لحظه رو تکرار کنه، بالکی میتونه پرواز کنه اما.. اما؟
          
          چشم های او و اشتباه من.. 
          خون و آتش..
          جاودان و خاموشی..
          عشق و نفرت..
          ☄☄ به دنیای فیکشن من خوش اومدی ☄☄
          
          حتما به مقدمه سر بزن ~♥
          
          
          https://www.wattpad.com/story/250487414?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=wowmelisa&wp_originator=HEDfujV367qWv9R%2F0HrlcKbMzFPZs0UclSiYmx5f8x3pcqgZ%2FQjBsnbHJU9Aey7OaG9vohGSsaZ9l3y9TMwcru0yofLawBIPf0UaFQE8xpoGGjpMBqI%2FCWurHNqm8Ifp