DejavuRaven

وقت بخیر لاو؛فیکشنِ کوچیکِ من درحالِ آپه و به حمایتِ تو و نگاهِ ارزشمندت نیاز داره!خوشحال میشم اگر بتونم چند دقیقه‌ای رو میزبانِ نگاهت باشم~♡
          
          - نگاه تیره‌رنگِ تو رُل سیگاری بود که با عطر شکلاتیش قلبم رو به آغوش کشید و آخرین قطره از تردیدِ توی وجودش رو دود کرد.
          تهیونگ خم شد و با بوسه‌ای گرم از لب‌های مردش میزبانی کرد.
          - پس حالا بذار به جای عطر شکلاتیِ چشم‌هام، لب‌هام تبدیل به دراگی بشن که تا ابد بهشون اعتیاد پیدا می‌کنی.
          https://www.wattpad.com/story/377098996?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=DejavuRaven