kimbo_ram

-تکیه داد به دیوار سرد اتاقش
          زانوهاش و بغل کرد
           یه قطره اشک از چشماش چکید؛)
          آهنگ غمگین زیادی رو مخش بود 
          روش دوتا پتو بود ولی میلرزید
           از سرمای قلب یخ زدش . . .
          از شدت قلب درد چشماشو بسته بود
           که هیچ چیزی حس نکنه
           مدام زمزمه میکرد!
          چیزی نیس! اینم میگذره!
          عادت میکنی عادت میکنی!
          عادت میکنی!!!!!
          
          I think you'd like this story: "Bay A"Vkook"" by Seti656700 on Wattpad https://www.wattpad.com/story/370335533?utm_source=android&utm_medium=org.telegram.messenger&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Seti656700
          
          خوشحال میشم نگاهی بندازید :))

وای مانسترو الان که میخونم میبینم واقعا ریدم
          یا قهوه تلخ 
          بدتر از اینا این فیکه..چشم ها میگویند
          اینا رو من ننوشتم اوکی

خب مثل اینکه اینا قراره توی یک اک دیگه اپ بشه
          اونم به طور کاملا متفاوت 
          هنوز نمیدونم قراره تو کدوم اکانت اپ کنم 
          ولی این وضعیت واقعا شخمیه

دلم سوخت خب..من داشتم با ذوق ادامه میدادم یهو اومدم واتپد دیدم اکانتم به چوخ رفته
          آخه این انصافه؟

شت..دیدی چیشد اکانتم پرید.. دیگه فیک بی فیک((

هیچ انگیزه ای برای ادامه دادن ندارم
          یکی بیاد باسنمو جمع کنه
          کمک

فکر میکنین که فکر میکنم کارم افتضاحه؟
          باید بگم کاملا درست فکر میکنین
          هفته بعد منتظر پارت باشین 
          شایدم همین هفته..و اینکه فقط چهار روز دیگه مونده
          خوشحالممم(((

سلام. ببخشید بدون اجازه وارد مسیج بوردت شدم.♡
          اولین بوکمه. خوشحال میشم اگه یه سر بهش بزنید و حمایت کنید:)
          https://www.wattpad.com/story/369444050?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Aurorify