_EELLIISSEE

به دلیل محدود بودن پارت گذاری در بوک Violet رو اینجا ادامه میدیم 
          	
          	https://www.wattpad.com/story/399289557?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=_EELLIISSEE

moonriver85

گاهی اوقات توی زندگی شرایطی به وجود میاد که ما فکرشو نمی‌کنیم..
          اونقدر غیرقابل پیش بینی ان که شوکه‌امون میکنه..
          گاهی زندگی مثل عسل شیرینه جوری که عاشقش میشی 
          گاهی هم عین قهوه تلخ میشه،آدمیزاد حتی روحشم خبردار نیست که قراره تو زندگیش چه اتفاقاتی رخ بده..
          تا وقتی خوش و خوشحالی که از چیزایی که قراره رخ بده بی‌خبری و دغدغه ای نداری
          هرچیزی خوب یا بد پیش میاد،میگن همش برای تقدیر و سرنوشتته..
          اسمشو "سرنوشت" میذارن اما گاهی آرزو میکنم کاش میشد این سرنوشتو تغییر داد..
          تا جایی که خودت توش نقش داری و توش دخیلی
          و نصف دیگه‌ی‌ اونو باقی افراد دخیل هستند که توی زندگیت هستن یا در آینده قراره به زندگیت بیان
          اما عشق همه چیزو تغییر میده،گاهی همه چیزو از نو میسازه..گاهی اوقات هم همه چیزو خراب می‌کنه!
          -بانو چان
          https://www.wattpad.com/story/404875680?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=moonriver85

inkwel

https://www.wattpad.com/story/404442517?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=symphoria
          
          درود ❤️✨
          ببخشید که اومدم توی مسیج بورد :)
          اکانت @itzlalisair که متعلق به من بود از دسترس من خارج شد و دارم دوباره داستان می‌نویسم ؛)
          پس اگه دوست داری با من همراه بشی، منو با زیبایی انتخابت خوشحال کن! ♥️

Willi13945

سلام، لاو. 
          ببخشید که بی‌اجازه اینجا پیام می‌ذارم. دوستم تازه بوک‌زده و به‌حمایت نیاز داره، اگه به بوک‌هایی که پر از فیک‌چت‌های طولانی و کوچولو موچولو با ژانرهای سوییت و فلاف و کلی ژانرِ قشنگه دیگه علاقه‌داری، یه‌سر بهش بزن.فکر نکنم پشیمونت کنه^^
          
          
          https://www.wattpad.com/story/402084858?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Willi13945

vxillius

https://www.wattpad.com/story/401639781?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=vxillius
          او دشمن بود...
          اما در میان سایه‌ها، قلبم تنها صدای او را شنید.
          و این آغاز سقوطی بود که هیچ پایانی نداشت.
          
          
          خوشحال میشم یه سر بزنید 
          از خوندنش پشیمون نمیشید.