Sign up to join the largest storytelling community
or

یکسال پیش رفته بودم خانه سالمندان، دیدن یکی از استادهام که سرنوشت مسیرش رو به اینجا کشونده بود. روی تخت کناری استاد، یک پیرمرد لاغر با صورت استخونی و عینک ته استکانی نشسته بود که پسرش اومده بود دی...View all Conversations
Stories by #The End...
- 9 Published Stories

Truth or courage
28.6K
3.2K
30
_گفت : جرأت یا حقیقت؟
+گفتم : مگه فرقی هم داره؟
_گفت : نه
+گفتم : حقیقت؟
_گفت : دوسم داری؟
+گفتم : میشه جرأت...

بعضی اهنگها ...
1.4K
112
7
بعضی اهنگ ها هم هستن که هیچ جذابیت خاصی ندارن
تا اینکه یکی اونو برامون میفرسته و تبدیلش میکنه
به خاطره انگ...

حرف حساب 👌
3.1K
617
25
تعریف من از "جامعه آزاد"
جایی است که
اگر کسی نخواهد
همرنگ جماعت شود
در "امنیت" باشد...
...