Soull_Healer

و همین‌طور پسر من هم تا آخر خرداد ماه آپ نمی‌شه.
          	بابت همراهیتون ممنون

Soull_Healer

سلام وقت بخیر.
          من پیش از تو هفتهٔ آینده آپ نمی‌شه، همین‌طور تا آخر خرداد ماه!
          متأسفم بابت این موضوع و بابتش ازتون عذرخواهی می‌کنم؛ اما این مدت نوشتن برام به‌شدت سخت شده.
          کسایی که کارهای سرآشپز و پسر من رو دنبال می‌کنند، اگه دقت کرده باشند متوجهٔ تغییر جزئیات قلمم می‌شن.
          مرگ ذهن و افت‌کردن قلم برای هر نویسنده‌ای پیش میاد و حالا این‌بار هم برای من اتفاق افتاده!
          توی قسمت مهمی از من پیش از تو هستیم و من نمی‌تونم با این وضعیت قلم و ذهنی که بسته‌ست چیزی بنویسم.
          ممنون که این مدت منتظر می‌مونید و من پیش از تو رو دوست دارید، این برای من خیلی ارزشمند و دل‌گرم‌کننده‌ست.
          دوستتون دارم، به اندازهٔ ارزش بزرگ روح سبزرنگتون

mvkooki82

خلاصه :
          جونگکوک، پسر 19ساله ای که سال اخر دبیرستانه و عاشق نقاشی عه. روحیه حساس و شکننده ای داره!!
          از نظر خودش خدای بدشانسیه . طی اتفاقاتی خانوادش اونو طرد میکنن .
          اما چی میشه اگر اون با یه مرد سرد "همخونه"بشه!!!
          ولی یک‌ چیزی بگم یادتون بمونه :
          ‏"گاهی‌ وقتا بدشانسی‌ هامونم از سَر خوش‌ شانسی‌ هست"؛
          این رو بعدا متوجه‌اش می‌شیم.https://www.wattpad.com/story/302954238?utm_source=android&utm_medium=whatsapp&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=vkookiot7&wp_originator=d1ERCw4W6hOEGcaR3iE%2FHl3tyeRGFFxgRquA0JGstzqWKNhrWHWflD5F2lIR5W66WUvGZp8wMZSLVfnDs90ukZ4rJCVGkB6uJQpNkZvY6192%2Bq%2ByFlvsdm%2B3igtbdR8s
           سلام لاو
          ما تازه شروع به نوشتن این بوک کردیم و از حمایتت بینهایت ممنونیم!
          سناریو خیلی جذابی داره و روش خیلی کار شده.
          مطمئنم که از خوندنش پشیمون نمیشی!
          یه سر بهش بزن امیدوارم لذت ببری