Hasti-skarsgard

اهم اهم
          	آخرین باری ک رویت شدم کی بود؟خاب خودم نمیدونم....خواستم بگم،من مرغم توی درس و مدرسه.راستی،لیام کچلم مبارکمون باشه رفته تو پاچمون بدجور.
          	همین دیگع خدافظ
          	*در غارو میبنده

miss_m_2818

خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد
          
          که در دستت بجز ساغر نباشد 
          
          زمان خوشدلی دریاب و در یاب
          
          که دایم در صدف گوهر نباشد 
          
          
          سال نو مبارک شما و خانواده ارجمندتان

miss_m_2818

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
          
          تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
          
          واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
          
          طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
          
          های حالت چطوره ؟
          امیدوارم عالی باشی

Sunset00q

چشم های تو،
          زیباترین چشم هایی است
          که آدم میتواند ببیند
          و نگاهت همه ی آفتاب های یک کهکشان است؛
          سپیده دم همه ستاره هاست.
          لبان تو،آیینه ای است که از ظرافت روحت حرف میزند
          و روحت روح وقار و متانت است.
          
          احمد شاملو
          
          امیدوارم این پیام برای حتی یک ثانیه حس خوبی بهت بده ❤️
          لبهات خندون و دلت شاد 3>

Firooze2002

اینبار جونگکوک بود که حرفشو میبرید.
          - چرا لازمه!
          خیلیم لازمه.
          تهیونگ من هیچ وقت نخواستم با قاشق نقره بدنیا بیام.
          هیچ وقت نخواستم سرمو روی بالشت پر قو بزارم و آره...
          به هیچ وجه هم نمیخواستم به این‌ آکادمی بیام!
          
          دستشو مشت کرد.
          خیلی جاها ضعفشو نشون میداد.
          درست مثل الان!
          
          - اشتباه کردم! چانیول واقعاً دوست خوبیه!
          اونم یه کره ایه!
          ولی هیچ وقت این حرفارو بهم نزده بود...
          اونم مال این کشوره اما حتی غریبه تر از تو! اون همیشه به حرفام گوش میده اما هیچ وقت بهم بی احترامی نمیکنه.
          اون منو سرزنش نمیکنه تهیونگ، برعکس تو...
          تویی که داری مثل دشمنت نگام میکنی!
          من توی جبهه‌ی مخالف تو نیستم!
          
          قسمتی از پارتمونه، دوستش داشتی لینک زیر رو لمس کن 
          
          https://www.wattpad.com/story/305579639?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=Firooze2002&wp_originator=O81sm4Q6CrYzzXznFVsr0rQX94ZlwaiMaPOCHAGJxKQZZXMRzWIyDyFSZ9p49xwqiQDSwRQSq3jmapYocfci0lwGWm5Yhbvlpmc%2Bwf8HG07ND6u%2BJmqUCNP%2F5lJIiHGw

aszm2002

نه اینکه فکر کنی مرهم احتیاج نداشت
          که زخم های دل خون من علاج نداشت
          
          تو سبز ماندی و من برگ برگ خشکیدم
          که آنچه داشت شقایق به سینه کاج نداشت
          
          منم خلیفه ی تنهای رانده از فردوس
          خلیفه ای که از آغاز تخت و تاج نداشت
          
          تفاوت من و اصحاب کهف در این بود
          که سکه های من از ابتدا رواج نداشت
          
          نخواست شیخ بیابد مرا که یافتنم
          چراغ نه ! که به گشتن هم احتیاج نداشت 
          
          ❤️❤️

Sonyiasbackup

سلام دوست عزیز♥️
          بوی الکل و رد خون داستانی هست که کاملا از کلیشه پرهیز کرده و باعث میشه عاشقش بشی
          به قول خودم جنایی-رمانتیک خونی داستان متفاوتی که میدونم عاشقش میشی
          کامل شده؛)
          در اختیار شماست
          https://www.wattpad.com/story/283773953

nothingleft_21

aszm2002

تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
          زندگی در دوستی با مرگ عالی تر شده است
          
          هر نگاهی می تواند خلوتم را بشکند
          کوزه ی تنهایی روحم سفالی تر شده است
          
          آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
          ماه در مرداب این شب ها هلالی تر شده است
          
          گفت تا کی صبر باید کرد؟ گفتم چاره چیست؟!
          دیدم این پاسخ از آن پرسش سوالی تر شده است
          
          زندگی را خواب می دانستم اما بعد از آن
          تازه می بینم حقیقت ها خیالی تر شده است
          
          ماهی کم طاقتم! یک روز دیگر صبر کن
          تنگ آب از روزهای قبل خالی تر شده است
          
          
          
          روز خوبی داشته باشی :)❤️ 
          میصت شدم :")

aszm2002

غمخوار من ! به خانه ی غم ها خوش آمدی
          بامن به جمع مردم تنها خوش آمـدی
          
          بین جماعتی که مرا سنگ می زنند
          می بینمت ، برای تماشا خوش آمدی
          
          راه نجات از شب گیسوی دوست نیست
          ای من ! به آخرین شب دنیا خوش آمدی...
          
          پایان ماجرای دل و عشق روشن است
          ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی
          
          با برف پیری ام سخنی بیش از این نبود
          منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی
          
          ای عشق ، ای عزیز ترین میهمان عمـر
          دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی