Mag-sign up para makasali sa pinakamalaking komunidad ng pagkukuwento
o

ریدرهای عزیز سلامیادتون نره برای خوندن اسپویلها و همینطور خبرداری از تایم اپ توی دیلی تلگرامم جوین بشید@aliendonyaTingnan ang lahat ng mga usapan
Mga kuwento ni Donya
- 3 Nai-publish na mga Kuwento
![Blind [ KookV ] ni Dkooktae](https://img.wattpad.com/cover/362853666-288-k817867.jpg)
Blind [ KookV ]
74.4K
12K
16
"من همسرتم، من با تو ازدواج کردم. من عروسک لعنت شدهات نیستم."
تهیونگ حالا با صدایی که از خشم میلر...
![Blue Side [KookV] ni Dkooktae](https://img.wattpad.com/cover/355154203-288-k581859.jpg)
Blue Side [KookV]
192K
30.2K
29
"آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباسهام رو درآوردی؟"
"چون توی تمام سوراخهای لباس...
+7 pa
![Wild [KookV] ni Dkooktae](https://img.wattpad.com/cover/330807031-288-k576007.jpg)
Wild [KookV]
373K
52K
38
چشمهاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم.
نمیخواست مقابل این مرد سر خم کنه.
نمیخواست قبول کنه از عرش به فرش...