جئون جونگکوک، جانشین امپراطوری اژدهای سیاه، زادهی گناه و گلوله، از لحظهای که چشم گشود، جهان برایش چیزی نبود جز ترکیبی تباه از خیانت، فحشا و کودکی و جوانیاش زیر سایهی مافیا گذشت. تروماهای گذشته، چون زهر در رگهایش جاریاند و هر شب او را از درون میجَوَد، اما درست با قرار گرفتن جیمین، پسری با نوری در چشمانش، همانقدر آرام و همانقدر خطرناک، توانست بخشی عظیمی از دردهایش را خاموش کند و آن پسر توانست کمی هم که شده ارتباط میان جونگکوک و تهیونگ، آشنایی که برایش فرقی با یک غریبه نداشت را سامان دهد.
• برشی از متن:
«حالا میفهمم که من هیچوقت تو رو نداشتم و چیزی رو که هیچوقت نداری از دست هم نمیدی؛ برای همین همیشه تمرکزم روی تو بود، چون این آسونتره که رو چیزی که نداری تمرکز کنی، جونگکوک.»
• Couples: Vkook / Kookmin / Vmin
• Genres: Dark / Harsh / Smut / BDSM / Action / Crime / Mystery
https://www.wattpad.com/story/278980633?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details&wp_uname=jkscorp
Ignore User
Both you and this user will be prevented from:
Messaging each other
Commenting on each other's stories
Dedicating stories to each other
Following and tagging each other
Note: You will still be able to view each other's stories.