لزبین Stories

Refine by tag:

7 Stories

Runaways by sitawlw
#1
Runawaysby sita
لنورا از جهنم گریخت،تنها برای افتادن در اغوش زخمی که اسمش لیلیث بود.....
When They See My Coffin by sitawlw
#2
When They See My Coffinby sita
از همان کودکی به بنده اموختند که ساکت باشم. میگفتند: هیس... کسی فرصت شنیدن اراجیف تورا ندارد پس من هم سکوت را تمرین کردم و یاد گرفتم. لب باز نمیکردم، مگر وقتی نیاز ضروری...
《آزورا و باروت》| 𝗔𝘇𝘂𝗿𝗮 & 𝗚𝘂𝗻𝗽𝗼𝘄𝗱𝗲𝗿   by IdaRazin
#3
《آزورا و باروت》| 𝗔𝘇𝘂𝗿𝗮 & 𝗚𝘂...by Ida Razin
آزورا، معصوم بود... با چشم‌هایی آبی‌تر از سکوتِ اقیانوس‌های دور، و صدایی که حتی بلد نبود آتش رو صدا کنه. اما بعد... یاد گرفت بوی خون چه طعمی داره. و من؟ من هنوز تو همون...
𝑀𝑦 𝑒𝑣𝑒𝑟𝑦𝑡ℎ𝑖𝑛𝑔 by Elve_from_Nature
#4
𝑀𝑦 𝑒𝑣𝑒𝑟𝑦𝑡ℎ𝑖𝑛𝑔by Elve
اون‌ دختر همه چیز منه‌.... نمیتونم‌ از دستش بدم )) ژانر : جنایی.رومنس‌.فانی.کیوت‌ نوع : لزبین کاراکتر : املی‌ و دایانا‌ موقعیت‌ : دایانا‌ تاپ‌ . املی‌ باتم‌ امیدوا...
One shot by iitsania
#5
One shotby ania
تو این فیک هر قسمت یه داستان جدید مینویسم حالا از فانتزیاتون یا هرچی که به ذهنم برسه و از نظرم خوب بشه پس تو کامنتای پستا بنویسین که چه فانتزی دوست دارین تا بنویسم براتو...
Different from others by maralmodirizade
#6
Different from othersby maral
اون بخاطر موهای سفیدی که داشت توسط بقیه تحقیر میشد تا اینکه یروز با دختری آشنا میشه که بر خلاف بقیه باهاش رفتار می‌کنه...
mind of mine[girlxgirl] by justixxxn
#7
mind of mine[girlxgirl]by justixxxn
"هیچ چیز دردناک تر از زندگی کردن با خاطرات نیست ایزابلای عزیزم" -لارا