Select All
  • Princess (Ziam)
    1.9M 84.7K 149

    Zayn has tormented Liam throughout all of high school. Liam is openly gay, which is what Zayn mainly touches on. His favorite way to tease and bully Liam is by calling him "Princess," but when another bully dares to mess with Liam, and Zayn begins to learn more about the boy he teases, the mocking word becomes a lovin...

    Completed   Mature
  • only YOU [Larry & Ziam]
    14.6K 850 23

    لیام: زین، میشه همیشه بخندی؟! زین: چرا؟ لیام: چون وقتی از تمام دنیا دلم گرفته فقط لبخند توعه که میتونه دردامو از یادم ببره :)✨

  • 𝙕𝙞𝙖𝙢𝙏𝙬𝙚𝙚𝙩
    31K 3.5K 53

    ° 𝘓𝘦𝘵 𝘠𝘰𝘶𝘳 𝘙𝘦𝘥 - 𝘠𝘦𝘭𝘭𝘰𝘸 𝘏𝘦𝘢𝘳𝘵𝘴 𝘉𝘦𝘢𝘵 ࿔‧⋆

    Completed  
  • room 69 {ziam}
    64.6K 3.6K 7

    "room 69? really zayn?" "what! that's all they had left for the rooms," "whatever, just, just try not to do anything you know...sexual, okay? if you get what i'm saying," "is that a dare, mr. payne?" "yes zayn, i dare you not to do anything sexual while we're stuck in this room. room 69." ******* or; a short story whe...

    Completed   Mature
  • Sweet cheat(Persian translation)
    28.4K 2.5K 16

    زندگی ليام یه زندگی کامله. اون معروفه،دوست‌دختر داره،و توی کار موسیقی حرف نداره. ولی از وقتی که زین رفت،یه سیاه چال بزرگ توی لیام درست شد. زین باید ازدواج میکرد،یه ازدواج اجباری،و از کل دنیا خواهش کرد تا برگرده بین بازوهای لیام،ریسک از دست دادن خانواده،شهرت،شغل.. زین از زیباییش استفاده کرد تا لیامو گیر بندازه و هر عم...

  • protecting him ꗃ ziam ✓
    87.9K 10.9K 28

    آتشی که سوزوند و آبی که درد داشت #Ziam_Mayne

    Completed  
  • paint · ziam au
    712K 39.4K 36

    [COMPLETED] ❝What are you going to paint?❞ ❝You.❞ -_-_- The one where Zayn is a homeless street artist and Liam is a successful business man. Zayn decides to color his life outside the lines. And while he does that, Liam finds out that there's more to Zayn's art than he had thought. [#107 in fanfiction] Copyright © 20...

    Completed  
  • Benefit (Ziam)
    63.4K 10.3K 43

    _عاشقم نشو _اگه شدم _نباید بشی _اگه شدم _فراموشم کن _اگه نتونستم _باید بتونی _اگه نتونستم! _باید باهاش زندگی‌کنی _اگه نتونستم _میتونی _وقتی بهت نگاه میکنم توی چشمای قهوه‌ایت یه دنیای دیگه وجود داره که من دارم توش زندگی میکنم‌. پس ازم نخواه که عاشقت نشم. چون من تو چشمای تو دارم زندگی میکنم ... **** سال ۴۰۰۰...

    Completed  
  • Dont Forgot Me (Ziam FanFiction)
    9.9K 1.2K 15

    تو منو میشناسی؟! من خیلی وقته که خودمو گم کردم... پیدام کن... و همیشه من فراموش شده رو به خاطر داشته باش ... _لیام پین

    Mature
  • RoomMates ( Ziam Short Story)
    2.8K 585 7

    تا حالا شده روی خونه ای که می خرید، اشانتیون بگیرید؟! این اتفاق برای من زمانی رخ داد که بعد از خریدن خونه ام فهمیدم با مزخرف ترین روح دنیا توی این چاردیواری گیر افتادم و این داستان ماجرای ما دو نفر با عنوان "همخونه" توی این خراب شده است!

    Mature
  • SalvA ( Ziam FanFiction )
    16.9K 1.9K 29

    این کتاب، داستان زندگی يه آدمه... يه دختر ۱۳ ساله که درد کشیدن جزو لاینفک زندگیشه... درد يه دختر ۱۳ ساله چی ميتونه باشه؟ این سوال خودش درده و این دختر، کم درد نداره...پس بیاید به درداش اضافه نکنیم و سوال رو کمی تصحيح کنیم... "درد از کجا شروع شد؟" #درد با جنگ شروع شد... #درد با دفن تن گلوله بارون شده ی برادر تازه دام...

  • ˚HIM [ZIAM']
    11.1K 1.5K 17

    ❞ عجیب بود ، عجیب..شاید مثل چشمهاش.. ❞ •Ziam Ficthion, •Start 12 º 5 º 1397⚚

  • radical // ziam //
    82.2K 4.7K 21

    "So Zayn," he clears his throat, "come with me." Is all what he offers to the boy.

    Completed   Mature
  • london ghoul «L.H» «Z.M»
    189 22 3

    لویی به مری درخواست قرار گذاشت و خیلی خوشحال بود...بدون اینکه بدونه مری یه غوله... *مقدمه حتما خونده بشع*

  • MUTE (ZIAM AU)
    11.3K 2K 15

    من مثل یه ذره ی کوچولو تو فضا، بی مصرف و مزخرف بودم و اون مثل خورشید، بزرگ و درخشان بود

  • No Control || Ziam
    148K 7.2K 21

    The sequel of Hickeys. Go read hickeys before you read this.

  • paint (ziam)(persian)
    100K 11.3K 36

    تو میخوای چی رو نقاشی کنی؟" "تو رو" "original story by @boytoys" "cover story by @HarrietStylse

  • Fool For You [Z.M]
    48.5K 7.6K 33

    فصل دوم " ps , I love you " يك روز مي آيي كه من ديگر دچارت نيستم .. [ با حرص سرش فریاد زدم و گفتم: مگه دوسش نداشتی؟ پس چرا نجنگیدی؟ پس چرا دوست داشتنت اینقدر زود تموم شد؟ با صدایی که غم ازش میبارید گفت: دوست داشتن تموم نمیشه فقط از یجایی به بعد دیگه زیاد نمیشه، خودش نذاشت زیاد بشه، خودش نخواست، میفهمی؟!:) نمیفهمیدم،...

    Completed   Mature
  • light it up and fall in love •|ziam|• COMPLETED
    381K 43.7K 84

    Highest ranking : #1 in fanfiction +بیا نور ها رو روشن کن اینجا خیلی تاریکه -نترس بپر +تاریکه -نترس نورت میشم بپر +بپرم اونجایی تا منو بگیری? -درست همینجام همیشه

    Completed  
  • My Princess [ZIAM]
    76.4K 8.9K 29

    ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ "تو پرنسس منی،لیام" ‌ ‌ ‌ ‌[persian translation]

  • Room [Ziam](Mpreg)
    22.4K 3.2K 20

    زین مالیک!پسری که خودشو تو اتاق تاریک حبس کرد تا دوباره روی کسی که مقصر زندگی سیاهش بوده رو‌ نبینه! اما حالا اون برگشته...برگشته تا کارایی که قبلا نکرده رو انجام بده و بتونه زین مالیک رو!عشق ابدیش رو دوباره بدست بیاره! و این لیام پینه که چیزایی رو میفهمه که شاید زندگیشونو عوض کنه! همه چی سریع اتفاق میوفتاد و اونا هر ل...

  • Liar [L.S]
    55.4K 6.8K 33

    اگر دروغ گفتنِ من ، به داشتنِ تو ختم ميشد ، من حاضر بودم زود تر از اينا اين دروغ رو فاش كنم !

    Completed  
  • Drifting [ Persian Translation ]
    18.4K 3.5K 16

    • زین همیشه متفاوت بوده. از زمانی که یادش میاد، همیشه "مردمی" رو اطرافش میدیده. خب، اون با پدر و مادر و سه تا خواهراش زندگی میکرد و همیشه همینطور بوده. ولی یه نوع دیگه ای از "مردم" که شاید زین هرگز اونها رو ندیده، ولی همیشه کنارشن. بخش متفاوت و عجیب غریب قضیه اینه که هیچ کس به جز زین نمیتونه اونها رو ببینه. و حتی گاهی...

    Completed  
  • Alone {Ziam.Mayne}
    10.7K 1.4K 25

    " هميشه تنهايي بهتر بوده هيچوقت مجبور نيستي برأي كسي كاري كني هيچوقت كسي بخاطره مهربوني هات نميزنه تو سرت هيچوقت كسي نميتونه بهت صدمه بزنه مگر اينكه خودت كسي و راه بدي و وقتي راه دادي اين اجازرو بهش بدي كه بهت صدمه بزنه"

  • Breath [Ziam]
    5K 590 6

    - با وجود اون، بالأخره می‌تونم نفس بکشم. Ziam Mayne Persian translation T by: @thatcurlyfrog S : 2018/09/15

    Completed  
  • COMPETITION(Ziam Mayne)
    23.7K 3.5K 24

    زین همیشه میخواست اول باشه...حتی اگه شرطه اول شدن ول کردن احساساته قویش باشه...اون حتی باکسی که عاشقش هستم میجنگه.

  • Need · [ Ziam ] ·
    4.6K 565 5

    تو دقیقا انقدر مهمی تو زندگیم که کشیدن ماشه اسحله روی به روی پیشونیم مهمه !

  • Like Peter Pan (Ziam Mayne)
    40.1K 4.9K 22

    [ COMPLETED ] زرد و قرمز باهم گره میخورن، ولی اینجا توی یه جهان دیگه... All deserved rights to the rightful owner of the original fanfiction.

    Completed   Mature
  • HUMANS || Ziam ||
    37.9K 5.8K 35

    به تاریکی هم عادت میکنیم ، حتی اگر عاشق نور باشیم . | الگو گرفته از کتاب ' انسان ها ' نوشته ی مت هیگ | [ ziam Mayne AU ] . .

    Completed   Mature
  • For The First Time
    25.5K 4K 33

    فرو رفتن در آغوش ترس ها ، زندگی او بود . . . این یک داستان عاشقانه و یا فن فیکشن نیست .. فقط روایتی ساده ست :) . . Cover by : @kimiyamd

    Completed