༺𝑭𝒐𝒓 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌༻
چرا باید ویکوک شیپر باشیم ؟ امممم... نمیدونم... پس بیا باهم بریم بوکو بخونیم تا بفهمیم :)
چرا باید ویکوک شیپر باشیم ؟ امممم... نمیدونم... پس بیا باهم بریم بوکو بخونیم تا بفهمیم :)
با کلافگی پشت فرمون نشست و کمربند ایمنیشو بست، قبل از روشن کردن ماشین نگاهی به جایی که نشسته بود انداخت و کمی اونطرف تر پسر ریز جثه ایی رو دید، دستهاش داخل جیبش و باد جلوی جلیقهایی که پوشیده بود رو تکون میداد. ماشینش رو روشن کرد و عقبگرد کرد، چشمش رو به پسر داد و در اخرین لحظاتی که داشت از دیدش خارج میشد پسر برگشت...
+بنظرت دختره یا پسر به سختی نگاهش و از اون چهره دلنشین گرفت درحالی که کنار جیمین می نشست گفت: نمیدونم... جیمین لب گزید و اروم دستش و به سمت پایین تنه اون موجود برد با لمس بر امدگی بین پاش با ترس و هیجان دستش و عقب کشید و رو به نگاه منتظر کوک با چشمای گشاد شده تند تند لب زد:فاااک اون پسره پسره کوک اون پسره واقعا پسره؟...
تو میخواستی بمیری و من نجاتت دادم پس...از امشب به بعد زندگی تو مال منه! این مثل روز روشنه که من کی هستم جئون...جونگ کوک!
taehyung and jeongguk are a newly-wed couple and have always been a lovey-dovey one. but what will happen when jeongguk is sent to work on the school taehyung is teaching at and suddenly the whole school start to love and worship his husband? (Omegaverse AU) ©- breataeking starts; September 2018 ends; August 2020
هایپوپیتوتاریزم" بیماری نادری که اجازه نمیده فرد عاشق کسی بشه و طعم عشق رو بچشه یا لمس کنه... ---- «داستان "مزاحم شیرینی" که از ناکجا اباد ، درِ قلب عکاس مشهور مارو میزنه... عکاسی که مدت هاست طعم عشق رو نچشیده... کسی که عشق رو نمیشناسه... و کسی که با تموم وجودش عشق می ورزه... داستان جالبی میشه مگه نه؟ پس امتحانش کن...
Vkook [completed] -من از ماشینت سواری گرفتم کیم... -میتونستی با صاحبش انجام بدی جعون... ... -ازت خواستم بمونی... -اره ازم خواستی... اما قرار نیس خواسته هاتو براورده کنم... ... دو نفر... از دو خانواده ی متفاوت... پشت نقاب سادگیشون یه شیطان پرورش دادن... اما خب... کسی یادش نبود... اون دو شیطان هرشب باهم... میرقصن... ▪︎...
[Completed] تیهونگ متوجه میشه همگروهیش با تاریک شدن هوا سرگرم موبایلش میشه اما چی میشه وقتی میفهمه در واقع اون پسر نصف شبا در حال نوشتن فنفیکشن توی اکانت مخفی واتپدشه؟
کاپل اصلی:تهکوک کاپل فرعی:توی داستان مشخص میشه ژانر:فان، اداری، عاشقانه، اسمات خلاصه:دانشجویی که توی یه شرکت مشغول بکار میشه ولی از شانس بدش یه رئیس سگ اخلاق گیرش میاد... روز آپ: پنجشنبه پ. ن: این یه داستان نوپاس و جایی براش تبلیغ یا هرچیزی اتفاق نیوفتاده، پس بر اساس ووت و ویو قضاوت نکنید:) چند پارت اولو بخونید و بعد...
"جیمین اون دقیقا دیشب منو بوسید.." "تهیونگ دو دقیقه دهنتو ببند و کمتر عر بزن..داره هی اینورو نگاه میکنه" "کی؟" "کراش عنترت و همینطور جفتت،جئون جونگکوک" *********** جئون جونگکوک جذابترین سلبریتی جهان که دنبال جفتشه..حالا چی میشه صاحب قلبشو تو همون ساختمونی که زندگی میکنه پیدا کنه؟ ............................... couple...
Full خب ... این داستان راجب پسریه که مجبوره با پادشاه ازدواج کنه و براش فرزندی بیاره پادشاه علاقه ای بهش نداره طی اتفاقاتی میخواد پسر و بچش رو بکشه که پسر فرار میکنههه و...🙄😬🙄😬 خب ژانرش امپرگ امگاورس شاید کمی انگست اسمات فانتزی
➳ Pudding تمامشده. ✔️ بهطور ناگهانی همهچیز توی زندگی تهیونگ عوض میشه؛ وقتی که در عوض بدهیهای پدرش، میدزدنش و مجبور میشه چیزهایی رو تجربه کنه که هیچوقت حتی خوابشون رو هم نمیدید! «این داستان کلیشهایه؛ اما درعینحال بهدور از کلیشهست.» کاپل: کوکوی، مینیون ژانر: عاشقانه، کمدی، درام، امگاورس، امپرگ، ازدواج اجبار...
[ تمام شده ] تهیونگ خسته از دست دخترایی که بهش پیشنهاد میدادن یه دروغ بزرگ میگه و این وسط مجبور میشه از دوست صمیمیش بخواد که نقش دوست پسرش رو بازی کنه اسم داستان: Starting With A Lie《 با دروغ شروع شد 》 کاپل ها : Kookv , Yoonmin ژانر: عاشقانه، فلاف، کمدی ♡اقتنباس از یک مانهوا با همین نام♡
Most hated beloved~ من ازش متنفرم، اون ازم متنفره...ما از هم متنفریم. ----- _ما چیو نمیخوایم تهیونگ؟ _دیدن همدیگه رو. این همون کلیشه ی همیشگی هم اتاقی شدن دوتا پسریه که روی هم کراش دارن...ولی صبر کن، اینا که روهم کراش ندارن، از هم متنفرن! _عاشقم نشو جئون چون من تخمامم دستت نمیدم. ------ ژانر:کمدی،درام،مدرسه ای یه چو...
🍇«مَــرد من.» ✐✎✐✎ 🍩↴【جونگ کوک، معلم ادبیات کره ای که برای رسیدن به جایگاهش سختی های زیادی رو به جون خرید.اما روز بعد، چهره ای غریب ولی آشنا در اولین روز کاریش میبینه..یه معلم ریاضی جدید؟!اون کی بود؟ + بازم تو؟! - مشتاق دیدار... همکلاسی قدیمی! 】 ✐✎✐✎ 🍪•ژانر:امگاورس،کمدی،...
Couple:kookv Other Couples: chanbaek Gnre:action-romance-dram-fluf -school تهیونگی که برای گرفتن انتقام برادر دوقلوی مظلومش از موقعیت خوبه درس خوندن توی امریکا میگذره و وارد مدرسه سه جونگ میشه...! ☆ "جونگکوک: این سرگرمی جدید جذابه.. ازش خوشم میاد یونگی:بنظرم اصلا به عنوان سرگرمی بهش نگاه نکن اینی که من میبینم کم کم...
+میشه... میشه بغلم کنی؟! اروم با دست اشکاشو کنار زدم و با لبخند غمگینی گفتم -تهیونگ من همیشه اغوشم برات بازه، هر چقدر میخوای گریه کن، سکوت کن، خودتو خالی کن... فقط قول بده بعد این بارون چشمات یه رنگین کمون نشونم بدی ******** -ما همه چیز رو اونطور که میخواستیم عوض کردیم و نشدنی ترین هارو شدنی کردیم... پس فک نکنم خیل...
Jungkook is a single CEO father, and Taehyung is a college student looking for work. Jungkook has children who are afraid of other people, but things change when they meet Taehyung. © Godchimi #1 Taekook ~ 161120 #2 Bottomtae ~ 161120 #3 Taehyung ~ 161120 #4 Topkook ~ 161120 #1 Vkook ~ 18/11/2020
[𝘾𝙤𝙢𝙥𝙡𝙚𝙩𝙚𝙙] داستان یه پستچی تازه کار و پسری که بسته های پستی زیادی داشت! ≫کاپل: تهکوک( فاقد اسمات) ≫نویسنده : tiny_devil ≫ژانر: ریل لایف، عاشقانه، فلاف ≫دارای پارت های کوتاه
Kookv [تکمیل] بعداز درد ها و زخم هایی که تهیونگ از اطرافیانش خورد؛ تصمیم گرفت به امریکا مهاجرت کنه و اینجاست که متوجه میشه که جونگهو برادر جونگکوک و جونگهیون دشمنشونه و تصمیم میگیره و شروع میکنه به همکاری با باندهای بزرگ تا روزی که انتقام عزیزانش رو از جونگهو بگیره و .... KIM TAEHYUNG JEON JUNGKOOK JEON JUNGHYUN JEO...
[تکمیل ] kookv کیم تهیونگ کسی است که از طرف خانواده طرد میشه و بعد از اتفاقاتی با خانمی تصادف میکنه و دادگاه دوماه حبس اعلام میکنه توی زندان با دوقلوهای جئون هم سلولی میشه و بعد از مدتی با اثبات هوش و جرئت خودش جئون ها بهش اعتماد میکنن و اون رو یکی از افراد خودشون اعلام میکنن ولی تهیونگ تاز...
کاپل : کوکویگوک ( دوقلو های جئون ) کاپل فرعی : یونمین ژانر: تاریخی _ تخیلی _ عاشقانه _ اسمات _ امپرگ _ هپی اند _ درام _ اکشن دوقلو های آلفا برادری که همراه ماموریت اون ها میرفت جاسوس شاه که هیچکس نمیشناختش و یه راز ، راز ملکه شیلا
꒰.• #AU ⏤⏤⏤⏤⏤⏤⏤⏤ جونگكوك مكانيك ٢٦ ساله اي كه بايد براي عمل پيوند خواهرش از خلبان كيم تهيونگ كه به تازگي همسرش مرگ مغزي اعلام شده ، رضايت بگيره... ↳Couple: Vkook ↳Gener: Drama / Romance / Smut / Slice of Life روزهاي اپ : يكشنبه ها ساعت 7 عصر
کمدی ترین فیکشن واتپد فیکشــن: جــینجــر ginger کاپــل: ویـکـوکــ VKOOK ژانـر: ددی کینــک ، فلــاف ، اسمــات ، رمنــس❤️ ، کمــدی نویسنـده: مهتــا روز آپ: هر دوشنبه به صورت منظــم! ═════════════════════════ خــلاصــه: جئــون جونگکـوک صاحــب غــذاخــوری کوچیــکیه که کســب و کارش بعد از باز شــدن رستــوران بزرگـی درســت...
تهیونگ با حسرت به چشمای خروشان مردش خیره بود. سریع دستشو از دست هیونگش ازاد کرد و سمت جونگکوک دوید. خودشو تو بغلش پرت کرد و دستای جونگکوک بلافاصله دور کمر پسرش حلقه شد. همونجور که صورت پسرشو به سمت مخالف میچرخوند اسلحه ای که همیشه تو کمرش بود و دراورد و سر تهیونگو رو سینش فشرد تا اون صحنه رو نبینه. !گفته بودم که انتقا...
[COMPLETED] -پس هرزه هارو میاری اینجا به فاک میدی؟ با تموم شدن حرفش از پشت یقش کشیده شد و محکم به دیوار چسبید. با چشمای ترسیده به تهیونگ که پوزخند به لب بهش نزدیک میشد نگاه کرد. -اینکه بهم اعتماد نداری بده بیبی. نوک زبون گرمش رو بیرون آورد و روی فلز نازک کنار لب جونگکوک کشید: « اما همونطور که قبلا گفتم حاضرم هربار...
کیم تهیونگ و جئون جونگ کوک سه سال بعد ازدواجشون از هم جدا شدن اونا دوتا بچه دارن که نیاز دارن هر دو پدراشون پیششون باشن ولی جونگ کوک چطور میتونست با تهیونگ باشه ؟ وقتی ک تهیونگ اونو خیانتکار میدونست ولی جونگ کوک هنوز نمیتونست از فکرش در بیاد جونگ کوک بچه هاش رو میخواست تهیونگ هم همینطور آیا میتونستن با هم کنار بیان...
«فلورانس»🎻 _ازش متنفرم اما نگاهم به هیچکس جز چشم های مشکی اون خیره نمیشه... اون درست مثلِ سمفونی که فراموشش کردم... گلی که هیچوقت ندیدمش... مجسمه ای که هیچوقت نساختم... سمفونی که هیچ وقت نواخته نشده و من اون رو بین چشم های اون شنیدم. این حس ممنوعه است و من... برای اینکه ممنوعه ترین ادم زندگیمه ازش متنفرم🎻 _______...
+ ادمی که میبینی من نیستم ته. - تو جونگکوکی و جونگکوک رو به روی منه. + شاید من فقط توهم تو باشم. - مهم نیست تو توهم قشنگی هستی. +مثل شیرینی سبزا؟ -مثل شیرینی سبزا...:) کاپل: ویکوک.🍃 ژانر: درام، رومنس.