Select All
  • larry fluff oneshots
    55.4K 529 8

    Where Harry is the protective and angsty, while Louis is the sweet and innocent one.

    Completed  
  • Hockey Player DILF Harry ♡ Ex Popstar Mommy Louis series.
    853 32 2

    This is a ongoing series about Hockey Player Harry and Ex Popstar Louis. each "chapter" will be different parts of their lives together as a couple and parents. FULL TAGS LIST SHOWN AT FIRST OF EVERY PART. Mommy!Louis, MPREG, Hockey Player!Harry

    Mature
  • The Łovə of my life [L.S]
    1K 205 10

    روایتی از عشقی ابدی‌ بین هری و لویی.💚💙

    Completed  
  • LURE ✦L.S✦
    55K 12.7K 48

    |Persian Translation| Completed ✓ هری استایلز مدیر یه استریپ کلاب خیلی مشهوری به اسم لور هست و به یه استریپر جدید نیاز داره. وقتی یه پسر فوق العاده ای که موهای قهوه ای رنگ داره رو تو یه مغازه میبینه و میشنوه که به پول نیاز داره و خیلی سریع باید جورش بکنه،تو پیشنهاد دادن بهش تردید نمیکنه. آیا اون پسر شغل رو قبول میکن...

    Completed   Mature
  • Mine (Persian Translation)
    4.2K 1K 9

    هری یه آلفاست، کسی که همه دنبالشن و لویی امگای حسود اونه... "Persian Translation"

    Completed  
  • This House No Longer Feels Like Home (Persian Translation)
    158K 16.1K 18

    هرى و لويى ٢٠ ساله كه باهمن، كه هرى خيانت ميكنه، و لويى ميشكنه، و هرى يك سال مهلت داره تا ازدواجشون رو درست كنه.

    Completed  
  • ragnarok By Nozhnozh'-'[L.s]
    944 165 7

    قطره های ابی که روی موهای نامرتبو بلندش میرقصیدن و روی شونه های لختش میچکیدن....از بین میله ها نگاه بی روحو خستشو که به خودش منتهی میشدو دنبال میکرد...زخمای نچندان کوچکی که روی گونه هاشو گوشه لبش بودن...سر شونش که به خاطر دفعات متعدد و بی رحمانه شکنجه هاش به وجود اومده بودن...پوست شیری رنگش که اولین نگاه صبح خودشو مهم...

    Mature
  • • 𝙖 𝙈𝙤𝙙𝙚𝙡 𝘼𝙣𝙙 𝙖 𝙁𝙖𝙣 • [𝙇.𝙎]
    17.4K 4K 104

    لویی چند شب قبل از تولدش تصمیم میگیره که به خانوادش بگه که گی. بالاخره اونها پدر و مادرش هستن و ازش حمایت میکنن. اما وقتی اونو از خونه بیرون انداختن لویی تازه فهمید چه اتفاقی افتاده؟ هری همون شب فقط میخواست یه پیاده روی بی سر و صدا تو خیابون داشته باشه بدون اینکه مردم دورش جمع بشن اما وقتی میبینه پسری رو از خونه پرت...

    Completed  
  • serendipity [L.S]
    1.6K 331 9

    ″سرندیپیتی... وقتی چیزی رو بعد از مدت ها گم شدن پیدا میکنی...به اون حس خوشایند میگن سرندیپیتی....تو سرندیپیتیِ زندگی منی!″ پولدار ترین مرد آمریکا،کیلین رایدر!در شرف مرگ قراره داره و وارثی از خودش نداره تا ثروت هنگفت اش رو بهش منتقل کنه... بنابراین مسابقه ای طبق قرعه‌کشی بین شرکت های مختلف اش،برگزار می‌کنه و به مدیران...

  • Larry*Ziam SmutBook
    1.4K 68 2

    بوک اسمات لری و زیام. تاپ و باتم تو هر اسمات متفاوته. اس ام و امپرگ و اینا هم خواهیم داشت اما قبلش گفته میشه تا اگه دوست‌نداشتید نخونید.

  • Prince [Persian Translation]
    137K 22.9K 43

    [Completed] «اونی که استخون گونه داره میدونه ک پرنس عاشقشه؟» جایی ک هم لویی و هم هری پرنسایی هستن که سرنوشتشون اینه که با هم ازدواج کنن

    Completed  
  • Black Gun [L.S]
    172 27 1

    چرخه ی روزگار به ارومی میچرخه و لحظه هایی رو برای همه ی ما رقم میزنه. لحظاتی به شیرینی صدای خنده های نوزادی که تازه به دنیا اومده و یا لحظاتی به تلخی صدای فریاد از ته گلوی شخص بی گناهی که در حال مرگه. مرگی اغشته به بی عدالتی و پوچی... با چاشنی بی مزه ای از اعتماد... کثافتی که تمام چرخ دنده های دنیای کوچیک و تاریکتو در...

  • Fuck You | L.S
    10.1K 2.2K 21

    ~ هری استایلز یه مرد ایده‌آل و جنتلمنه که همراه نامزدش به مهمونی عروسیِ یکی از بهترین دوست های دوران دبیرستانش میره و چی میشه اگه اونجا اکسش رو هم ببینه که دعوت شده؟ ~ ~ لویی تاملینسون، پسری که صورت زیبا و رمانتیک بودنش زبان‌زد خاص و عام شده فقط یه نفر هست که ازش خوشش نمیاد، اکس دیوونه و وحشیش.. ~ ~ و چه اتفاقی میوفته...

  • A remedy for a broken heart[L/S][Z/M]
    25.6K 3.3K 42

    "بوک کامل شده" دارویی برای قلب شکسته........ و زندگی ای تاریک و سرد....... کی میتونه اون دارو باشه؟...... کی میتونه اون زندگی رو تغییر بده؟؟؟....... کی میتونه اون آدم مرده رو زنده کنه؟؟........ کی؟؟......... • • • • • • • • این فف دارای صحنه های:🔞،خشن،قتل،کمی فان و دارک می باشد..... لطفا اگه خوشتون نمیاد نخونین🤝

    Completed  
  • Human » Larry (Persian Translation)
    21.9K 3.8K 12

    "من از بوسیدن هری خوشم میاد."

    Completed  
  • Golden One Shots [L.S]
    652 104 2

    وانشات هایی از لری که گلدن می‌نویسد و دلش نمی آید شما نخونین :) بخوانید شاید خوشتان آمد :) پ‌ن: اسمات بوک نیستا! :/ استوری وانشاتن ^^

  • strong(persian translation)
    94.1K 10.6K 35

    "ه-هری لطفا" گریه میکردم و دستامو به حالت دفاع جلو صورتم نگه داشتم.چشماش تیره شده بود مچ دستامو محکم گرفت به چسبوند به دیوار نفسش به صورتم میخورد و بوی گند الکل از دماغم بالا میرفت "خفه شو!" ناخونای کوتاهشو تو بازوم فرو کرد و از درد لرزیدم ولم کرد و به جاش یه مشت از موهامو گرفت..پرتم کرد رو زمین و از درد فریاد زدم ا...

  • Halloween/L.S
    66.8K 9.2K 35

    بدبختی من از همون شب شروع شد. هالووین ازت متنفرم.

    Completed  
  • Baby Boy(Larry Stylinson)
    151K 21.3K 34

    لویی به شماره ی اشتباهی پیام میده و زندگیش عوض میشه.

    Completed  
  • Lovely sin | (l.s). *completed*
    13K 1.4K 28

    زندگى هميشه اونجورى كه ميخواييم و انتظار داريم جلو نميره ما نميتونيم واسش هيچ برنامه اى بريزيم و نميتونيم اونو روى يه انگشتمون بچرخونيم گاهى يه حرف يه نگاه يه تصميم از طرف ما ميتونه براى هميشه زندگى رو نسبت به ما كينه اى كنه كينه اى كه ديگه هيچوقت از قلبش بيرون نره... -شايد بايد بيشتر مواظب ميبودى +من واسه ى يه عشق ج...

    Completed  
  • Philophobia •[L.S]•[completed]
    3.5K 500 11

    •کامل شده• •روح من دنبال راه فراری از منه . مغز من به حرفام گوش نمیده میخواد حرفش با فکر کردن به تو تموم شه . قلبم نمیخواد برای چیزی بتپه اما میخواد برای تویی زندگی کنه که مردی و رفتی .

    Completed  
  • Friends [L.S]
    204K 35.8K 52

    [Completed] [ هرى ادوارد استايلز ، اونطورى بهش نگاه نكن شما فقط دوتا دوستيد ]

    Completed   Mature
  • Game over {L.S}{Z.M}
    18.8K 5.3K 25

    "بزرگترین ترست چیه؟" " می‌دونی... بزرگترین ترس من نه مرگِ و نه از دست دادن دارایی‌هام، بزرگترین ترس من این‌که روزی به نقطه‌ای برسم که دیگه هیچ چیز برام اهمیت نداشته باشه... چون اون روز توانایی انجام هر کاری رو دارم. کارایی که الان از انجامشون بیزارم می‌شه عادت و این بزرگترین ترسِ منه."

  • Liar [L.S]
    55.3K 6.8K 33

    اگر دروغ گفتنِ من ، به داشتنِ تو ختم ميشد ، من حاضر بودم زود تر از اينا اين دروغ رو فاش كنم !

    Completed  
  • 𝐑 𝐎 𝐓 𝐓 𝐄 𝐍.
    3K 746 16

    [ˈrätn] adjective - rotten : suffering from decay "میخوای... منو ببوسی." همونطور که انتظار داشت، زین عقب نکشید. شوکه نشد. دستپاچه نشد. فقط خندید و لویی رو به سمت دیوار پشت سرش هل داد و... یک ثانیه بعد، لویی، دومین مردی که انقدر بهش نزدیک شده بود رو، داشت می بوسید.

  • Laryy diary [Persian Translation]
    15.6K 2.5K 17

    خاطرات لری ;)💫🌸

  • Blue Ice.
    40.8K 6.1K 25

    هری خیره توی چشم‌هاش غرید: -‌ هرگز به من دست نزن. نمی‌خوام ببینمت! لویی با صدای خفه‌ای گفت: -‌ من..من نمی‌فهمم... به دیوار تکیه زد تا سقوط نکنه و خودش رو در آغوش گرفت. تنش یخ بسته بود. -‌ چی رو نمی‌فهمی؟ نمی‌خوامت! . . . *Persian Translation *Original Story By: @purpledandeli0n

    Completed  
  • Crush | L.S
    34.8K 8.5K 42

    [Completed] همه چی از یه کراش ساده شروع شد. جایی که هری پسرخاله‌ی خبیثِ لوییه و می‌خواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی می‌شه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! عنوان: کراش. وضعیت: اتمام یافته. ژانر : کمدی، دبیرستانی، عاشقانه، فلاف. ]Cover by: mae_galaxy] 1 in larry

    Completed  
  • Blasé ➳ l.s. (persian translation)
    147K 25.3K 57

    من تمومش نمیکنم، تا وقتی که اون مال من شه‌.

    Completed