OFFSIDE {lilo} {Completed}
-پین؟ آره خب اون درست یه درد تو کون نروعه عوضیه! بوک لایلو/لیلو میباشد. اگه وارد این جا میشین فقط باید بلیور باشید! ما هیچ لری و زیامی نمیشناسیم😔🔪 لیلو ریله :) ❤💙
-پین؟ آره خب اون درست یه درد تو کون نروعه عوضیه! بوک لایلو/لیلو میباشد. اگه وارد این جا میشین فقط باید بلیور باشید! ما هیچ لری و زیامی نمیشناسیم😔🔪 لیلو ریله :) ❤💙
-کاش میشد ازت بگذرم! +نمیتونی...نمیتونم! -چرا؟ +چون ما نقطه ضعف همیم! . . . ....ولی تو نقطه قوت منم هستی! Ziam💛❤
انسان همون کسیه تمام هستی در اختیارش قرار گرفت! همون کسی که خدا با ظرافت آفریدش و ذره ذره محبتش رو به قلبش سرازیر کرد خواست تا بهترین مخلوقش رو به رخ تمام موجودات بکشه. اما انسان چیکارکرد؟ اون کشت! تخریب کرد! نابود شد! نفرت ورزید! عشق رو به خاک سپرد! انسان خودش رو کشت و فقط یک مخلوق درنده رو باقی گذاشت! حالا چط...
Ziam Good story 🙂💛❤ زود قضاوت نکنید داستانو چون ماجرا داره! یه زندگی آروم از زیام که خب مشکلاتی هم سد راهشون میشه و اونجاست که باید برای موندن و جنگیدن یا جا زدن تصمیم بگیرن!
"بهاران ز شوق زمزمه ی ارغوان عشق برایت، تمام شب دیده بر هم نخواهم گذاشت. تو ای سپیدار سرخ، تو ای معنای "بودن" میان شیون های آسمان، چه بگویم ز تو؟ ز این برهان خاموش، که چه وسعتی دارد این حجم از نبودن! و تو ای خورشید طلوع نکرده ی من، کجا ماندهای؟"
تو اولین سالگرد هری و لویی، هدیه ی لویی کلکسیونی از تک تک ماه هایی ست که با هم گذروندن. از ماجراجویی های دیوانه وارشون، تا دعواهای از سر حسودی، تا دوست دارم گفتن هاشون تا خوابیدن با هم...... لویی همه شون رو نوشته. All rights reserve to @larrywank
برای من خواهی ماند مثل آسمان برای زمین. برای من خواهی ماند.سرخی خونت رابه رگ های تنم پینه خواهم داد. تاریکی برایمان آواز خواهد خواند و تو زیباترین منظره قرمزرنگ برای روح مجنون من خواهی بود. روحت رابکش وتوبرای من خواهی ماند.
" من رو دوست داری؟" "به نفعته تا ازین خواب مسخره بیدار شی هری. دنیایی که ساختی برای من و تو هیچ جایی نداره."
تو احمق ترین آلفایی هستی که به عمرم دیدم ...تو نمیتونی یه هیولا رو با شکنجه و شکستن استخون هاش و له کردن وجودش از بین ببری!یه هیولا با شکستن از بین نمیره...تو با هر بار شکستن یه هیولا اونو از بین نمیبری...تو فقط اونو قوی تر از اون چیزی که بود میکنی ... . . . بدون اینکه نگاهمو از ماه کامل و نورانی بگیرم یه نفس عمیق کشی...
+Larry & Ziam Futuristic Novel× من خلقت کردم, بهت جون دادم, تا واسه من باشی و به خواست من زندگی کنی... طوری که وقتی اراده کنم بمیری و وقتی بخوام زنده بشی! من خداتم هروبات, با من روی آتش دریا برقص, خون بریز و روش پایکوبی کن... واسه من زندگی کن! :فنفیک دارای محتواییست که شاید برای همه مناسب نباشد! +×+×+×+×+×+×+×+×+×+×++...
چشمها. مال تو مثل قلبت بودند و نور از اونها میریخت! و مال من فقط چشم بودن؛ فقط چشم... Completed UNEdited
[Completed] "لویی نابیناست؛ اون طرفدار واندایرکشن یا درواقع فنِ هری استایلزه، و درست از لحظه ای که اونها همدیگه رو ملاقات میکنند زندگی لویی زیر و رو میشه..." * * * author ( on ao3) : sweetkisses
❌complete❌ لویی پسر دوم پادشاه سارای است و مورد حسادت و خشم برادر بزرگترش چه اتفاقی می افتد اگر قدرت حمایت پدرش را از دست بدهد و بی پناه به دره ای پر از گرگ روانه شود ژانر : تخیلی _ رومنس #Larrystylinson #L&H💙💚 ITS A BUTTOM LOUIS FF
وقتی که هری یک ماه بعد از شروع سال تحصیلی جدید مجبور میشه شهری که ۱۶ سال زندگیش رو توش گذرونده ترک کنه. جایی که کسی با تعجب بهش نگاه نمیکرد و دوستاش اونو جوری که هست قبول کرده بودن. یه شروع جدید واسه هیچکس به اندازهی هری نمیتونه سخت باشه.
هری بر خلاف خواست خودش توی مناقصه ای بین چندین دومینات به مزایده گزاشته میشه ، اون وارد دنیایی شده که پر از تاریکیه ولی چی میشه اگه تصوراتی که داره با واقعیت فرسنگ ها فاصله داشته باشه ..... پ.ن : لطفا دسکریپشن فیک رو بخونین !! #ddlb #bdsm #fluf #larrystylinson
📎𝗟𝗶𝘀𝘁𝗲𝗻 : 𝗜𝘁'𝘀 𝗛𝗮𝗿𝗼𝗹𝗱. 𝗧𝗵𝗶𝘀 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝘀𝘃𝗲𝗻𝘁𝘆-𝘁𝗵𝗶𝗿𝗱 𝗮𝘁𝘁𝗲𝗺𝗽𝘁 𝘁𝗼 𝘁𝗲𝗹𝗹 𝘆𝗼𝘂 𝗵𝗼𝘄 𝗺𝘂𝗰𝗵 𝗶 𝗟𝗼𝘃𝗲 𝘆𝗼𝘂 𝗡- " 𝗣𝗹𝗲𝗮𝘀 𝗙𝗼𝗿𝗴𝗶𝘃𝗲 𝗠𝗲 𝗟𝗢𝗨 " 𝗛𝗲𝘆.. 𝗟𝗼𝘂? 𝗖𝗮𝗻 𝘆𝗼𝘂 𝗵𝗲𝗮𝗿 𝗺𝗲? - حال در پس طوفانی که موجهای دریا را با شدت در هم میکوبد، لو را میبینم که...
[ C o m p l e t e ] چه اتفاقی ميوفته،وقتي لويی تاملينسون مغرور توي نوجووني زخم عميقی روی قلب يه پسر بچه ی عاشق ايجاد ميكنه و ده سال بعد با همـون پسر روبرو ميشه؟ ⚠️ Mpreg ⚠️ 📌تمامی نوشته ها تراوشات خیالی ذهن نویسنده میباشد و هیچگونه شباهتی با اشخاص در واقعیت ندارد❗️
از جایی مینویسم که هری میتونه لگد های کوچیکی رو توی شکمش احساس کنه و دست های مهربونی که موهاش رو نوازش میکنن یا چشم هاش رو میبوسن و لبهای سرخی صداش میکنن: "هَزا..."
[COMPLETED] تو فکر میکنی من یه عروسکم؟ یه عروسک بیارزشه! چون تو میتونی اونو به هر شکلی که میخوای دربیاری. تو درباره من اشتباه فکر میکنی، من ارادهام رو بهت نشون خواهم داد تا بفهمی چقدر میتونم خطرناک باشم! 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 ≈ارباب جوان≈ 〽شیپ: لری/هری تاپ 〽وضعیت آپ: تکمیل شده 〽ژانر: رمانتیک، د...
❌COMPLET❌ #ژانر : معمایی_رومنس #larry اون مرد تو خونه ی رو به رویی ما زندگی میکنه
هر قدمی که بر میداری مراقب باش , پشیمونی امروز من از همون یک قدم اشتباه دیروزمه ❌COMPLETE❌ #larrystylinson Harry top #ژانر : حقوقی _رومنس
به هم میرسیم حتی اگر بین زمین و هوا، بین روح و جسم، بین زندگی و مرگ"معلق"باشیم... به شرط اینکه یا من بمیرم! یا تو زنده شو....!!!!!
[On Hold] هری رنگینکمانی بود که عمر کوتاهش لویی را میآزرد. از لحظهای که باران گرفت تا هنگامی که پرتوهای خورشید تجزیه شدند و روی آبیِ آسمان هفت رنگ زدند، لویی رنگینکمانش را پرستید. حتی هنگامی که باران بند آمد، خورشید پشت ابر پنهان شد و رنگین کمان، زیباییاش را از آبی گرفت لحظهای در پرستیدنش کوتاهی نکرد. لویی عاشق...
محتواي +١٨ داره و لطفا اگه دوست نداريد نخونيد.. هیچوقت نمیتونست چشماشو، اون لحظه که بهش سرزنش تلخی میزد از یاد ببره.. چشمای افسونگری که تهدید کننده و وعده دهنده اونو به بازی گرفته بود... دوگوی سبز جذاب و پر حرارتی، که همه هستی لويى رو تا اونجایی که از فکر بشر عاجزه به سمتش میکشید..
_ تو این شهر دخترها و پسرهای زیادی هستن، کسایی که فقط کافیه یک نگاه بهشون بندازی تا برات بمیرن، فقط کافیه که چیزی بخوای تا برات فراهم کنن و میون این همه آدم... تو منه مریض رو انتخاب کردی. _ تو تموم این شهر بین این همه آدم کافیه فقط یه نفر نگاه چپ به عشق مریض من بندازه و اونوقت... زندگی رو براش حروم میکنم. _ لیام خیلی...
تنها چیزیکه میدونم اینه! اون یه طوفان بزرگه... یه نابودگر عظیم... -M.Preg- •دارای محتوای تاریخی • احساسی • خرق عادت • •Short Emotional Story• Written by:@Cnstylinson
جایی که لویی توی یه آموزشگاه موسیقی کودکان کار میکنه و هری یه تتو آرتیسته که همراه با گربهـش اولی، یه زندگی آروم و بی سر و صدا داره. به علاوه ی این که هر دوتای اون ها برای تشکیل خانواده و داشتن بچه های کوچولو، یه کم زیادی اشتیاق نشون میدن. _______ " فهمیدم عشق یه عکس یادگاری نیست. عشق یه کالای مصرفیه، نه یه چیز پس...