Drowning In Your Breath
شاید هم کمی امیدوارتر از امید هستم که هنوز هم لبخند میزنم، که هنوز در آغوش میگیرم، که هنوز وقتی یادت میافتم، ناخودآگاه دستم میرود سمت شمارهات، مینویسم "دلم برایت تنگ شده." گرچه شاید هیچ وقت جوابی نرسد... شاید امیدوار هستم، که هنوز لباسهایم نقش گلهای داوودی دارند که هنوز نزدیک بهار مغازهها را در پی نرگسها می...