Select All
  • Lips on your skin|Kookv
    253K 36.4K 33

    [] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! " - " یونگی هیونگ...

    Completed  
  • Love U My Koko)💜
    8.1K 938 11

    وضعیت:[تمام شده] خوشحالم ک امد تو جنگل خوشحالم ک منو نجات دادی خوشحالم ک عاشقت شدم . . fiction:اسمات،خوناشام،دخترپسری fiction:جونگ کوک x تو writer:hyumin✨

    Completed   Mature
  • Advance Bravely (Persian Translation)
    36.1K 5.2K 102

    ♤ ترجمه فارسی رمان بی ال پیشرفت شجاعانه ♤ Author: Chai JiDan Genre: Romance, Boylove, modern, humor, heartmelting, heartbreaking, top adores bottom. Chapters: 215 & 10 extra Translator: #hasti #lida #Dr.lecter #narcissus #Machiko #tiara Editor: #shin !! لایو اکشن این رمان هم با هشتگ #AdvanceBravely ، داخل چنل بوی لاوز...

  • Helpless
    288K 41.6K 48

    " کامل شده" +کوکو.. _هوم؟! به کوک که یه دستش روی فرمون بود و دست دیگش که دستشو گرفته بود و روی دنده بود نگاه کرد +من بوی تورو میدم.. _چی بیب؟ با تعجب به ته نگاه کرد و دوباره نگاهشو به جاده مقابلش داد + یه جایی خونده بودم هرکسی موقع مرگش بوی جایی یا کسی رو میده ک خیلی دلتنگشه یه لبخند محو زد و به درختایی که به...

    Completed  
  • my daddy
    237K 30.1K 31

    با چشم های براق با پدر خوندش نگاه کرد و لبش رو گزید تا بدون لکنت حرفش رو بیان کنه × ددی یونگی نیشخندی کوچیکی زد و دستی به موهای جیمین کشید _ ددی ؟؟ به آبروی بالا رفته پرسید و لیسی به لبش زد _ این کلمه رو به همه نمی گن بچه جیمین لب هاش رو اویزون کرد و اخم کوچیکی رو بین ابروهاش نشوند × ولی م...من مییی خوام ببگم چون...

    Completed  
  • 𝐏𝐥𝐞𝐚𝐬𝐞 𝐃𝐨𝐧'𝐭 𝐆𝐨
    10.7K 2.5K 16

    ─نام فیکشن: ࿐࿔☂Please Don't Go!☂࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: رومنس، انگست ─نویسنده: einfach_Eileen ─مترجم: Sebastian🐾🍓 ─وضعیت: FULL ─عشق اول باید زیبا باشه.اما اگه این عشق بین دو تا دوست صمیمی به وجود بیاد و ندونن که چطور باهاش کنار بیان،چه اتفاقی میفته؟ سوءتفاهماتی که رخ میده و تصمیمات اشتباهی که گرفته میشه تقریبا هم...

    Completed  
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐄𝐭𝐞𝐫𝐧𝐚𝐥 𝐃𝐚𝐟𝐟𝐨𝐝𝐢𝐥
    40.7K 7.6K 47

    ─نام فیکشن: ࿐࿔🌼The Eternal Daffodil🌼࿐࿔ ─کاپل: ییـــژان ─ژانر: رمنس، امگاورس، اسمات، امپرگ ─نویسنده: @_RuiShi_ ─مترجم: Sebastian 🐾🍓 ─وضعیت: HIATUS ─شیائو ژان با چشم هایی مملوء از اشک گفت" نه سال آزگار عاشقت بودم، تمام این سالها، عاجزانه میخواستم تا بهم توجه کنی و مهم نیست چقدر تلاش کردم اما تو هیچوقت احساسمـو بهم ب...

  • Trey || KookV
    249K 39.1K 26

    [ TREY ] پایان یافته ژانر : فان / ورزشی / رمنس / اسمات کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ یونمین - شاید از من خوشت بیاد ولی تا وقتی که مجبور باشم دختر های مختلف رو از روت بلند کنم ، هیچ تغییری توی رابطه‌مون به‌وجود نمیاد کاپیتان بسکتبالیست ! 《توجه داشته باشین داستان دو ورژنه‌ست پس اگه ورژن جونگکوک تاپ و تهیونگ باتم نمیخونی...

    Completed   Mature
  • ✨Anhnarin✨
    13.2K 2.8K 9

    کاپل اصلی: چانبک، کایسو . ژانر:امگاورس، اسمات، فلاف، رمنس، تخیلی(فانتزی) وضعیت: ✨تمام شده✨ خلاصه: بیون بکهیون رئیس شرکت mine و رهبر قوی ترین و بزرگترین پک یعنی آنهِنارین هستش، طبق سنت های قدیمی تمامی گرگ ها تا زمانی که به سن 26 سالگی برسن باید جفتشون رو انتخاب کنن وگرنه از پک اخراج می شن. چی می شه اگه یه روز بیون...

  • This is my justice(KV)_1✔
    23.6K 4.1K 39

    [پایان یافته] [در انتظار فصل دوم] _"هنوز دوسش داری؟؟؟" +"ته...البته که...نه...من..." _"اگه دوسش داری فقط بهم بگو...با دونستنش قرار نیست ترکت کنم..." +"پس...چکار میکنی؟؟؟" _"میفهمم بودنم یه تاریخ انقضا داره..." +"فقط با مرگت میتونی بری ته...فقط با مرگت...هیچ رقمه از دستت نمیدم..." ⚖نام : این عدالت منه (فصل اول) ⚖کاپل :...

    Completed   Mature
  • [Compulsory roommate]
    30.8K 5.6K 18

    _هم اتاقی اجباری_ . . _فردا یه جلسه توی سالن اجتماعات هست، برای اردوی تمرینی. گنگ بهش خیره شدیم که جیمین صداش در اومد. _ولی ما که برنامه ریزیش رو....... نزاشت جیمین حرفشو ادامه بده _قراره تیم فوتبالم بیاد. تیم فوتبال؟؟امکان نداره.....نه بازم اون لعنتی.همه با فهمیدن اینکه تیم فوتبال قراره بیاد به من خیره شدن. دلیلش مشخ...

  • History of love
    30.6K 5.8K 34

    عشق در میان جنگ ؟!... میان بمب و باروت ؟ میان کلی ارتشی و آدم های استریت ؟ چیزه عجیبه اما عشق این حرفا حالیش نمیشه! وقتی ب وجود میاد از بین بردنش کاملا نشدنیه...! شاید کمی فراموش بشه اونم کمی نه کلا ! شاید حتی بشه که خودت رو بزنی ب بی خیالی و بهش توجه نکنی ، انکارش کنی! اما هیچوقت فراموش نمیشه! هیچوقت از بین نمیره...

    Completed