Select All
  • Blasé ➳ l.s. (persian translation)
    147K 25.3K 57

    من تمومش نمیکنم، تا وقتی که اون مال من شه‌.

    Completed  
  • GrandMa
    14.6K 4.4K 27

    مادربزرگ که بود و روزگار با او چه کرد؟ Cover:@kimiyamd

    Completed  
  • NIAZ.
    8.3K 2.2K 16

    من آدم نگاه کردنم؛ آدم‌ داشتن نبودم هیچوقت.

    Completed   Mature
  • سبزآبی کبودم!
    2.6K 544 6

    -عباس معروفی

    Completed  
  • Quotes from Books -2
    60K 6.1K 94

    نقل قول از كتابها / ٢.

  • Quotes from Books
    201K 21.9K 200

    نقل قول از كتابها.

    Completed  
  • Hanahaki[L.S]
    9.8K 3K 18

    مثل زخم، مثل درد، مثل ماه نصفه و نیمه. [Completed]

    Completed   Mature
  • Suicide Notes
    250K 35.7K 37

    مجموعه اى از يادداشت هاى خودكشى.

  • Art of Legs
    48.7K 7.7K 28

    اسمم جينه؛ ١٦ سالمه و دوست دارم از پاها عكس بگيرم همچنين به تازگي متوجه شدم كه « يه ذره حمايت و قبول كردن مي تونه به گياهي كه خشك شده دوباره جون بده. » Harry Styles Fan fiction. Copyright © 2016 greencoats

    Completed  
  • •Fading• [L.S]
    206K 31.3K 48

    [Complete] لویی زیبایی رو، ترکیب رنگ‌ها و جنس‌های مختلفی که حس ظرافت رو درون آدم‌ها به‌وجود میارن، میشناسه. اون درحالی که داره توی دانشگاه فشن میخونه، هر روز این ترکیب‌ رو میبینه. برش لباس‌ها، رنگ پارچه‌ها، پیچیدگی‌ طرح‌ها، همهٔ این‌ها کنار هم قرار میگیرن تا یه‌چیز زیبا رو بسازن. ولی وقتی که یه دانشجوی علوم با پاهای...

    Completed  
  • CANDLLA [Z.M] [Completed]
    2.5K 746 9

    برات یه ستاره می‌چینم. اگر کفایت نکرد،کنارش یه غنچه رز فالو رنگ قرار میدم. بهترین لباسم رو می‌پوشم و زیبا ترین لبخندم رو بهت نشون میدم. تا زمانی که ارمان رنو دوباره متولد شه، برات می‌نویسم و به امید جواب، شب ها ستاره ها رو دنبال میکنم. کندلا؟چرا خاموشی؟یه شمع باید با نور هر چند کوچکش اطرافش رو روشن کنه... اوه کندلا...

    Completed  
  • Mirror (Zouis)
    4.1K 1.2K 12

    「Completed」 نمیدونست چرا باید بخاطر نبود دست زین روی پهلوش احساس آزردگی کنه؛ انگار دست زین سفیدچاله‌ای بود که حس خوب از خودش ساطع میکرد و سیاهچاله روی پهلو لویی اون‌ها رو می‌بلعید. (باید ادیت بشه اما بخاطر کامنت‌هایی که روی پاراگراف‌ها باقی موندن دلم نمیاد به چیزی دست بزنم که اون کامنت‌ها بپره پس بخاطر اشتباهات نگارش...

    Completed  
  • pretty boy (Persian Translation)
    424K 69.5K 103

    [COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: لیاقت تموم ستاره های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1

    Completed  
  • Hotline Launder(Persian Translation)
    29.2K 7.4K 41

    "خشکشویی کوییک کلین! وقتی چیزی کثیف باشه ما تمیزش میکنیم، ملیسا صحبت میکنه." "اه..." "سلام؟.." "من از یه دختر کیوت شماره تلفنش رو خواستم و این چیزیه که اون به من داده." #1 in short story Book 1 From Texts And Calls Series Original Story By: @taledust

  • The Humans
    165K 23.7K 106

    توصيه هايى براى يك انسان.

    Completed