Select All
  • شکوفه های گیلاس بعد از زمستان
    2.5K 500 40

    این داستان، واقعی نیست و حالت فانتزی داره. امیدوارم خوشتون بیاد 3> هلیای 7 ساله بعد از اینکه توی یه تصادف پدر و مادر خودش رو از دست میده، به خونه‌ی مریم نقل‌مکان میکنه. در طی بزرگ شدن مریم و هلیا، اون دوتا به طور کامل از هم جدا شده بودن حتی با اینکه توی یه خونه زندگی میکردن. ولی با شروع سال دوازدهم مدرسه و پیش دانشگاه...

  • summer in meduk [lesbian]
    13.8K 2.3K 40

    اشلی به تازگی مادرش رو از دست داده و بیرون رفتن از خونه آخرین کاریه که میخواد انجام بده. ولی به اصرار پدرش، مجبور میشه برای تابستون به مدوک بره. جایی که دختر عمش زندگی میکنه. اول از مدوک متنفره. ولی آشنایی به دختری به نام رابین، باعث میشه اون مدوک رو خونه ی دوم خودش بدونه. [کامل شده]

    Completed   Mature
  • Just Like Two Pieces Of A Puzzle | Suayeon
    698 138 6

    Suayeon converted شیون هیچوقت فکر نمی‌کرد با پر کردن یه فرم شرکت دوستیابی، دختر رویاهاش رو پیدا کنه اما یه جای کار می‌لنگه!

  • Around Her Brain in 80 Days
    11.2K 1.5K 28

    [Completed , Editing] زندگی جنگ عقاید درست و غلط است! Highest Rank #1 in Teenfiction پنجمین نوشته

    Completed   Mature
  • ✪Evil Love : Chaelisa❂
    21.9K 1.8K 24

    ژانر : 『اسمات، تخیلی، خوناشامی، رمنس』 کاپل : 『چهلیسا.جنسو』 خلاصه : 『لیسا مانوبان، ملکه ی خوناشام ها و سرزمین زیرزمینیه اما هرگز یک بیمار سادیسمی نیست.گرچه کسی حرفش و باور نمیکنه و پرستارش، پارک رزان، هم مستثنی نیست.لیسا توسط بهترین دوستش از تاج و تختش پایین کشیده شد و به عنوان یک بیمار سادیسمی جایی درون تیمارستانی نحس...

    Completed   Mature
  • m & r relationship story
    43.6K 4.3K 26

    خاطرات من و مهسا

  • you are my first memory(LGBT)
    4K 400 10

    -دد..دروغ..دروغ میگی! با تشر گفت و دیدش تار نه هنوز زود بود برای گریه -برای چی باید دروغ بگم وقتی حقیقت به اندازه کافی تلخ هست؟! ابرو بالا انداخت و جوابش رو داد دیگه دلیلی نداشت جلوی خودش رو بگیره چشمانش بارانی شد ایا این پایان او بود؟ ------ Cover by @lisarius

  • My Mad Hatter[LGBT]
    28.7K 2.4K 12

    شاید همه چیز تغییر میکرد اگه نمیبوسیدمت ، اگه داخل چشمات غرق نمیشدم تو من رو دیوانه کردی ، دیوانه یِ کلاه دوزهِ تو!

    Completed  
  • Hit me harder
    140K 7.8K 56

    "اگه برده م بودی بلایی سرت میاوردم که تا چند روز نتونی راه بری!" عشق یا شهوت؟ برای اشلی ، پورن استار بی دی اس ام، شهوت تنها چیزیه که معنی داره. و مارگارت در فرار از رابطه ی قبلیش با اشلی آشنا میشه و هردو تصمیم میگیرن رابطه ای تنها بر پایه ی شهوت رو شروع کنند. آیا مارگارت بعد از زخم بزرگش از عشق قبلیش هیچ وقت میتونه دو...

    Completed   Mature
  • mind of mine[girlxgirl]
    34K 1.7K 21

    "هیچ چیز دردناک تر از زندگی کردن با خاطرات نیست ایزابلای عزیزم" -لارا

  • اعترافات رنگین کمانی
    17.1K 1.9K 32

    نمیدونم! نمیدونم چیشد؟؟...همه چیز تو یه لحظه اتفاق افتاد....یه عان چشامو باز کردمو دیدم ک قلبم دیه دسته اونه....اون! منظورم آنجله زندگیمه....کسی ک باعث شد من بزرگترین اعترافه زندگیمو بهش بکنم.....

  • Charmer
    21.1K 2.8K 36

    او یک افسونگر بود.... . . . . . . . . سلام به همه بعد از یک سال و خورده ایی برگشتم تا چیزی که شروع کردم تموم کنم امیدوارم همراهیم کنید . 😊😘

    Completed  
  • LGBT Series and Movies To Watch
    12.5K 619 6

    معرفی فیلم و سریال‌ها با شخصیت‌های ال جی بی تی بیشتر این فیلم و سریال ها که معرفی میکنم رو خودم دیدم و قراره برداشت خودم رو بگم پس اگه من رو صاحب نظر نمیدونید نخونید :(

    Mature
  • In Your Eyes
    158K 11.1K 45

    دستای تام نقطه به نقطه بدنمو لمس میکرد، نگاهی به لباسام که پایین تخت افتاده بودن انداختم و چشمام اشکی شدن،دستاشو گرفتم و گفتم: بس کن، من لزبینم!

  • 🌈آبی به رنگ دوست داشتن🌈💙
    18.9K 2.5K 43

    ...اون بی خبر از هرچیزی شروع کرده بود به بازی کردن با دل من و من هیچکاری نمیتونستم انجام بدم!!! مثل کسی که سرطان داشته باشه و با هرنفسش بیشتر بمیره؛ یا یه کسی که محکوم به طناب دار باشه درست قبل روزی که میخواد آزاد بشه!! اهل فلسفه بافتن نیستن من تو باتلاقی که خودم ساخته بودم گیر کرده بودم و با هر حرکتم بیشتر سر میخوردم...

    Completed  
  • My Ciggarate(Lgbt)
    50.8K 4.5K 35

    -هرکسی تو زندگیش سیگار داره +من ندارم -چرا داری،سیگار چیزیه ک معتادشی،یه ادم،یه صدا،یه عطر یا یه عروسک شاید...ب هر حال،سیگار تو زندگی هر کسی هست،یه وقتایی بعد یه مدت میفهمی سیگارت چیه،مثلا وقتی عاشق میشی...خب سیگار من خود سیگاره! +میشه دیگه سیگار نکشی؟ -نمیتونم.چون سیگارمه! +جی...شاید من بتونم سیگارت بشم... -تو؟ نمید...

  • Fear...
    22.2K 2.2K 6

    -ماله من میشی؟! سرشو به طرفین تکون داد.. -نه؟! همراه با عصبانیتی که با ترس همراه شده بود داد زد: چرا باید ماله یه روانی بشم؟؟! چرا باید پیشه یه دیوونه بمونم؟؟!منو ازاد کن برم... این کارای مزخرفتو تموم کن...

    Completed