Alle auswählen
  • Behind the mask(ziam AU)
    75K 13.6K 35

    وقتی که اون ماسکش رو برداشت اتفاقات زیادی افتاد. اما تنها چیزی که لیام میتونست ببینه چشمای عسلی اون بود و از همون موقع همه چیز عوض می‌شد. لیام مطمئن بود زندگیش قراره عوض بشه.

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • ˚HIM [ZIAM']
    11.1K 1.5K 17

    ❞ عجیب بود ، عجیب..شاید مثل چشمهاش.. ❞ •Ziam Ficthion, •Start 12 º 5 º 1397⚚

  • Stranger Love‌[Ziam Fanfiction]
    116K 15.9K 39

    {completed} -من‌ از همه چیز میترسم، از مردم، از رنگ ها، از دردها، حتی از خودم و هرچیزی که توی گذشته لعنتیم بود! اما چرا از تُ نمی‌ترسم؟! از عشق تُ، از رابطه با تُ، من هر ذره از وجود لعنتیو میخوام؛ پس بیا و منو با روحت ارضا کن! Baby, let me love you Goodbye.

    Abgeschlossen   Erwachseneninhalt
  • protecting him ꗃ ziam ✓
    88K 10.9K 28

    آتشی که سوزوند و آبی که درد داشت #Ziam_Mayne

    Abgeschlossen  
  • ●"Court Piece"●[ziaam]
    53.8K 7.7K 49

    من برادرمو کشتم تا فقط عشقمو از چنگش در بیارم 🏳 مثله یه بازیِ حکم بهش نگاه کن ما حتی برادرم باشیم باز رقیبِ همیم باید همو زمین بزنیم