Select All
  • Urban Ink(persian translation)(ziall)
    38.4K 4.8K 25

    نایل از همسایش زین مالیک متنفره. و کل بدنش پر از تتوست وبیشتر از هرکسی که نایل میشناسه سیگار میکشه و اونا بیشتر وقتشونوسرهم داد میزنن. تا اینکه به خاطر یه سری اتفاقات نایل عاشق زین میشه و....

    Completed  
  • Do Not Get Used To Me
    14.7K 2.3K 21

    مثل اين ميمونه كه وقتي داري رانندگي ميكني ، حس ميكني ادمي كه توي ماشين پشت سري هست داره بهت انرژي رو منتقل ميكنه. مطمئن نيستي و دلت ميخواد دنبالش بري. همراه هم لايي ميكشيد و بعد سر دوراهي اي كه انتظارشو نداري ازش جدا ميشي و فقط داري ماشينش رو ميبيني كه دور تر ميشه و انرژي كه كمتر حس ميشه.

  • I've waited so long...
    502K 60.6K 67

    زیباترین آدم هایی که تا کنون شناخته ام، آنهایی بودند که شکست خورده بودند، رنج میکشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند این افراد، یک حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق و عاشقانه میکرد زیبایی این افراد، اتفاقی و بی س...

    Completed