MI ESTRELLA ˙°kookv°˙✔️
COMPLETED✔️ √ این فیک در دو ورژن کوکوی و ویکوک در همین اکانت نام = می استریا کاپل اصلی = کوکوی کاپل فرعی = نامجین , یونمین ژانر = فلاف , امپرگ , اسمات , عاشقانه , امگاورس شروع = ۲۴ اکتبر ۲۰۲۳ پایان = ۲۳ دسامبر ۲۰۲۳
COMPLETED✔️ √ این فیک در دو ورژن کوکوی و ویکوک در همین اکانت نام = می استریا کاپل اصلی = کوکوی کاپل فرعی = نامجین , یونمین ژانر = فلاف , امپرگ , اسمات , عاشقانه , امگاورس شروع = ۲۴ اکتبر ۲۰۲۳ پایان = ۲۳ دسامبر ۲۰۲۳
ᯊ Dollعـروسـک ؛ «_ وجب به وجب تنت رو، هر وجبش رو مثل یه دین جدا میپرستم؛ تو دین منی، تو خدای پرستیدنیِ منی، تو قلب منی، جگر گوشهی منی، یکییهدونهی منی، تو پسر منی، فقط من.» . . . | ژانر: امگاورس، ازدواج اجباری، رومنس، مافیا، امپرگ، انگست. کاپل؛ کوکوی.
🌿پایان یافته🌿 تهیونگ امگای یتیمی که بعد از رهاشدن توسط خانواده عموش، وقتی تنها و نیمه هوشیار از ترس راهزنا پنهان شده بود با جونگکوک،فرمانده و شاهزاده کشورش آشنا میشه... _ظاهرأ اینجا یه الماس سفید داریم •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• قسمتی از فیک : _باید خودتو ببینی تهیونگ...خیلی...
🏹🕊 کیم تهیونگ، پسر شیطون و تخسیه که هیچوقت فکر نمیکرد تندیس زنده ای برای وجود یه افسانه بشه. وقتی فهمید جنسیت ثانویه اش یه امگاست، تمام امپراطوری رو در شوک فرو برد. سالها بود که از امگاهای مرد چیزی به جز خاطره ای دور باقی نمونده بود. از طرفی پادشاه جئونی که بهترین هارو برای پسر عزیز و وظیفه شناسش میخواد، تصمیم میگی...
جونگکوک ریس یه شرکت بزرگه . آلفا خشن و پولداری که همه دنبالشن . چی میشه اگر تهیونگ رو ببینه و پیش خودش نگهش داره؟ _فکر نکنم اجازه داده باشم بری امگا +چ...چرا نمی..زاری م..م..من برم؟ _چون تو امگای منی... ژانر:کیوت،اسمات،ددی کینک، لیتل،امگاورس کاپل : کوکوی ، نامجین وضعیت آپ : تمام شده:)
اگر عاشق امگاورس هستی این فیک واسیه تو عه پایان یافته📍 ژانر : آمپرگ - امگاورس - اسمات - هپی اند خلاصه جونگ کوک 37 ساله بعد از مرگ جفتش به این فکر کرد که بچه نداره پس بهتره که زودتر واسه خودش یه جفت پیدا کنه تهیونگ امگای زیبا و دلربا بایه مشکل بزرگ سیع داره که از خودش و پدر فلج و مادر پیرش مراقبت کنه
¤ Summary: تهیونگ امگای یتیمیه ک شب ها ت بار ب عنوان بارتندر کار میکنه و دوست داره آلفاش رو پیدا کنه ... جونگکوک آلفای میلیونر مغرور و جذابیه ک تنها مشکلات زندگیش پیدا نشدن جفتیه ک خیلی میخوادش و ارضا نشدنشه ! حالا چی میشه اگه تهیونگ میتش رو در حالی ببینه ک دست سه نفر ت شلوارشه ...! ▪︎ ▪︎ ▪︎ ▪︎ ¤ Main couple: kook...
༄𝕸𝖔𝖓𝖘𝖙𝖗𝖔 [COMPLETED] + یه آلفای بالغ، ترسیده و مغموم! با رائحه ی گرم! با انگشتای کشیدش صورت روشن پسر زیرش رو نوازش کرد و پوزخندی رو لبش نشوند، ادامه داد: +نترس! سیرابم از خونِ لذیذ یکی از هرزه های همینجا... که فردا صبح قراره عکس جنازش بره روی مجله ها. دستش رو با هر کلمه پایین و پایین تر میبرد و روی تن برهن...
با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد... . . _من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم. . . _به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه.. _خب..چی میشه؟ _منم نمیدونم چون پشت سرت میام:) *حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد...
تهیونگ یه امگای دامپزشکه. خب ،این طبیعیه که هر روز تعداد زیادی آدم توی مطبش رفت و آمد کنن.. اما چیمیشه اگه یه روز بین اونهمه آدم جفتش رو پیدا کنه؟! Genre:Fluff, omegavers,smut, daddy kink Couple :kookv, yoonmin دوسش داشته باشید.♡︎
کیم تهیونگ یه پسر ریزه میزه و کیوتِ که تموم زندگیشو تو انگلیس زندگی کرده. اشتیاقش از زمانی که به یاد میاورد، رقصیدن بود. با اینکه معلمش فکر می کرد که اون خیلی ظریفِ و نمیتونه مثلِ پسرا برقصه ، اون تصمیم گرفت موهاش رو بلند کنه و با همه دخترا کلاسش رو پائینس برقصِ. و ناگهان توی هیفدهمین سالگرد تولدش پدر و مادرش بهش م...
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] وقتی که امگای نارنگی مثل همیشه به کتابهاش پناه آورده بود تا شکستی که اخیراً خورده بود رو فراموش کنه، کتابی با اسم و طرحی جالب توجهش رو جلب کرد. زمانی که اون رو خوند متوجهی چیز عجیبی شد؛ اتفاقات و شخصیت های اون کتاب واقعی بودن و حتی خودش هم توی داستان بود! این یهجور پیشگویی بود؟ ولی چرا اون بای...
🌈🦄- ددی؟ میدونستی تو یونیکورن منی؟ جانگکوک با چشمایی بیرون زده به پسر روبهروش نگاه میکنه. - ها؟ من؟ دقیقا منظورت منم تهیونگ؟ احیاناً حرفت و برعکس نگفتی کیتن؟ تهیونگ روی خزای گربهاش دست کشید و نچی کرد. - منظورم دقیقا خود خودت بودی ددی کوک. جانگکوک با کنجکاوی پشت میزش نشست و دست به سینه شد. - خب حالا چرا من یونیکو...
اشکی از گوشه ی چشمش پایین چکید و لیسی به لبش زد = کوکی نمی خوای این بازی رو تموم کنی من...متاسفم با لحن غمگینی گفت و روی زمین زانو زد =گوکی این درد داره ..وقتی برای منی ولی...نمی تونم لمست کنم کوک من بوسه هات رو می خوام...هق...لمس هات رو و اون...بیبی بر صدا زدن هات رو . هق ..می خوامت. .جئون جونگ کوک...جئون تهیونگ...
نام: الهه من 💫 و آلفا زیر ساحل شب زیر نگاه های خیره ستاره ها خودش رو مهمون سرخی لب های الهه اش کرد کاپل: کوکوی ، سپ وضعیت در حاله آپ ژانر: امگاورس ، ددی ، بیبی ، کمی خشن ، کمی اکشن ، بدون انگست ، امپرگ یه داستان آروم و عاشقانه