Puɴιsнмᴇɴт Dᴀʏ
📓 Couᴘʟᴇ: Kooκv, Yooɴмιɴ 🎬 Gᴇɴʀᴇ: Oмᴇԍᴀvᴇʀs, Hᴀʀsн, Sмuт مرا به پای چوب دار بردند؛ بیآنکه بدانند "روز جزا" نزدیک است. ❌تا اطلاع ثانوی متوقف شده Writen by: Min_Melonia
📓 Couᴘʟᴇ: Kooκv, Yooɴмιɴ 🎬 Gᴇɴʀᴇ: Oмᴇԍᴀvᴇʀs, Hᴀʀsн, Sмuт مرا به پای چوب دار بردند؛ بیآنکه بدانند "روز جزا" نزدیک است. ❌تا اطلاع ثانوی متوقف شده Writen by: Min_Melonia
خلاصه: تهیونگ فقط یه روح بیگناه بود که اتفاقی دشمن هزارسالهی ارواح رو از زندان نجات داد؛ ولی این واقعا یه اتفاق بود؟ کاپل اصلی: کوکوی کاپل فرعی:نامجین، یونمین ژانر: انگست، عاشقانه، اسمات، دارک، رازآلود، فانتزی، امپرگ نویسنده: نیاز
اینجا چراهای دردناکی در خصوص قوانین نوشته میشه قرار نیست کتاب زیبایی باشه پس اگه نمیخواید حالتون بهم بخوره سراغش نیاید
″من تلاشم و کردم تا زندگی شادی داشته باشم،حتی از خونه هم جدا شدم و مستقل شدم،کسی و پیدا کردم که دوستش داشته باشم و دوستم داشته باشه،نترس و شجاع شده بودم اما همهش موقتی بود.مثل یه رویای شیرین کوتاه.وقتی بیدار شدم دیدم همه چیز از بین رفته و نمیتونم هیچ کاری کنم. طولی نکشید که همهش و از دست دادم و دردام دوباره سمتم حمل...
name: citizen/همشهری genre:fantasy,routine writer: s.r start:2024/1/22 'همشهری یعنی ممکنه داستان ما مثل داستان های کلیشه ای بشه؟' 'خوب ممکنه ولی تا منظورت از کلیشه چی باشه ' 'اینکه یهو یه مشکلی برای یکیمون پیش بیاد و دیگه همدیگه رو نبینیم' 'شاید بشه...چون به هر حال اتفاقه دیگه ممکنه بیوفته ولی...بیا بهش فکر نکنیم' (ای...
اینجا دنیای مانهواست. تو میتونی مانهوای دلخواهت رو پیدا کنی اما این وسط یه نقد های ریزی هم میاد وسط تا بی روح پیش نریمෆ
[کامل شده] زندگی تهیونگ بعد از اون اتفاق دستخوش تغییری بزرگ شد. آیا اون پسر میتونه از پسش بر بیاد؟ +منم برای بودن با تو جنگیدم. _تو هیچوقت نجنگیدی عمر من. من همیشه تسلیم تو بودم. _____________________________________________ +من با اون زندگی میکنم. تو نمیتونی بهم بگی واقعیت چیه. واقعیت چ...
🍀 ژانر: تاریخی ،فانتزی، bl 🍀این رمان به سبک: Heaven Official's Blessing , Husky, mo dao zu shi ، the untamed ⟨تو... پشت همهی این اتفاق ها بودی چطور تونستی باهام اینکارو بکنی⟩ ﴿عزیزم نمیدونی توی دنیای تاریکی که برام ساختی زندگی کردن چقدر میتونه سخته باشه الان تنها چیزی که برام باقی مونده تویی به نظرت عادلانه نیس...
🔬اگر چند نسخه ازت شبیه سازی بشه، کدوم یکی از شما واقعیه؟! رمان BL با ژانر علمی تخیلی ، رابطه ی پیچیده ۳ دوست از کودکی را نشان میدهد که تحت نظر محققی دیوانه از راز و رمز های تاریک ازمایشگاه کلون سازی وی پرده بر میدارند... 🧬Nile Winchester 🧬Evan Osborne 🧬darwin oppenheimer * به خاطر کتاب های دیگه، مجبورم بین پارت ها...
یک رمان ایرانی تینیجری که آشنایی تصادفی و هیجان انگیز آرین و مهراس از دو دنیای متفاوت رو نشون میده... 😊 ❌️قلم داستان فانه و هنوز ویرایش نشده❌️ * یه مدت مجبورم بین پارت ها وقفه بندازم تا بقیه داستان ها رو سر سامون بدم ولی از حمایتتون خیلی خوشحال میشم❤️🥹 ●کانال تلگرامم رو هم میتونید از طریق این ایدی دنبال کنید:❤️❤️ @...
|در حال آپ| اگر بتونی یک صفحه از گذشته ات رو تغییر بدی... اون کدوم قسمت از زندگیته؟✨️ رادمهر، روانشناس افسرده یک مدرسه پسرانه، درگیر توهمات خود است و تلاش میکند تا دانشآموز گمشدهای را پیدا کند، غافل از اینکه این جستجو او را به واقعیتهای پیچیدهتری خواهد کشاند... لایتر، مجموعهای از تلاشهای بیپایان برای جبران اشت...
|در حال آپ| اِلودی، نیمهخدایی که به خاطر ماموریت زمینی به شکل انسان متولد میشود، سالها طول میکشد تا همکارش را پیدا کند. زیرا او در جسم اشتباهی به دنیا آمده است و برای جبران این اشتباه، آنها باید به دنبال بدنی فاقد روح بگردند... ❌️توضیحات تکمیلی❌️ اِلودی داستان عاشقانه یکی از کاپل های فرعی رمان لایتر میباشد که برا...
📱 the glasses ┆٫ عینک kookv تمـــام شده ✔️ ⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋ جئون مارک، یک زندگی عادی داشت مثل تمام پسرهای بیست و چند سالهی دیگه. با دوستهاش وقت میگذروند به دوست دخترش میرسید؛ تا اینکه اون عینک رو پیدا کرد، عینکی که باهاش میتونست افکار ادمها رو بخونه. ﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍...
❞دو نفری که بخاطر دعواهاشون کل مدرسه سرسام گرفته بودن چطور کارشون به اینجا کشید؟چطور رسیدن به جایی که بخاطر هم حاضر بودن از ایندهشون بگذرن؟فقط بخاطر یه دلسوزی بود؟چون غم همو فهمیدن؟یا بخاطر اون بوسه؟...❝ • · · ┈┈┈─𔘓─┈┈┈ · · • ⩩❚𝘾𝙊𝙐𝙋𝙇𝙀: 𝙆𝙊𝙊𝙆𝙑👨❤️👨 ⩩❚𝙂𝙀𝙉𝙍𝙀: 𝙍𝙊𝙈𝘼𝙉𝘾𝙀, 𝘿𝙍𝘼𝙈𝘼, 𝙎𝘾𝙃𝙊𝙊𝙇 �...
خیابونهای سرد شهر با قدمهای پسری آشنا هستن که زندگیش توی مسیر کارش مختصر شده... چیزهای زیادی توی زندگیِ تهیونگه که دنیای اون پسر دبیرستانی رو تاریک کردن ولی جونگکوک به عنوان دبیرش چه جایگاهی میتونه توی این دنیا داشته باشه؟ _________________ ممنوعه | کامل شده ژانر: انگست، روزمره _________________ این داستان فقط متعلق ب...
[Completed] تو مغازه امروز دوستم از اندامم تعریف کرد و گفت : -اگه منم جای تهیونگ بودم دنبالت میکردم. +چی؟ .ɴᴀᴍᴇ: One Day(یک روز) .ɢᴇɴʀᴇ: horror, classic .ᴄᴏᴜᴘʟᴇꜱ: kookv .ᴡʀɪᴛᴇʀ: Artemis .#kookv .#Horror
[ در حال آپ ] فکر کن روی کارمندت کراش باشی، و توی این گیر و دار یهو همه چیز دست به دست هم میدن تا طرف متوجه این موضوع بشه؛) اسم داستان: Atlantic《 اطلسی 》 کاپل اصلی: Kookv کاپل فرعی: Hopemin ژانر: عاشقانه | فلاف | کمدی | Au
خلاصهی وانشات: توریا؛ نه خواب و نه بیدار! اما شنونده و بینندهی اتفاقها. حالتی که مرد چهلوهفتساله داشت، بعد از اقراری که از سوی پسرش شنید. قسمتی از متن وانشات: "تو چنان لطافتی داشتی که حتی از گونهی گلبرگها، بعید بود عزیزم. چطور میتونستم بهسادگی، زیر آوارهای پرورشگاه، تنهات بگذارم؟ نجاتت دادم تا پارهای از وج...
"جیمین اون دقیقا دیشب منو بوسید.." "تهیونگ دو دقیقه دهنتو ببند و کمتر عر بزن..داره هی اینورو نگاه میکنه" "کی؟" "کراش عنترت و همینطور جفت احمقت،جئون جونگکوک" *********** جئون جونگکوک جذابترین سلبریتی جهان که دنبال جفتشه..حالا چی میشه صاحب قلبشو تو همون ساختمونی که زندگی میکنه پیدا کنه و بفهمن تو گذشته یه ربطی بهم دارن؟...
➳ Paparazzi تمامشده. ✔️ جونگکوک یه آیدل معمولی و بیحاشیهست. چی میشه اگر مچ اون فن فضولش که همهجا بیاجازه ازش عکسبرداری میکنه رو بگیره؟ کاپل: کوکوی، نامگی ژانر: عاشقانه، کمدی، فلاف، درام
[𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] زمانی که کیم تهیونگ زندگی حرفهای خودش رو تموم شده میدید، جئون جونگکوک، مدل جدید کلوین کلاین، مثل یک سوپرمن وارد زندگیش شد تا از بیکاری نجاتش بده. اما چیزی که تهیونگ نمیدونست این بود که جونگکوک اونجا بود تا گند بزنه به خط قرمزهایی که تاحالا سفت و سخت بهشون چسبیده بود. «──── « ⋅ʚ♡ɞ⋅ » ────» N...
➳ FakeChat توی این بوک قراره با کاپل کوکوی یا ویکوک (یا ورس) فیکچت آپ کنم و همین دیگه D; با لبخند باز کنید. کاپل: کوکوی، ویکوک، ورس ژانر: هر ژانری ممکنه باشه ^^ تایم آپ: هر وقت که بنویسم (از کاپلهای دیگه نمینویسم)
پادشاه با خندهای آرام دستش را با علاقه و عشق بیشتری به سر پسرک میکشید و در همین حین، دست دیگرش را از زیر پسرک عبور میداد تا او را در آغوش بگیرد، شروع کرد به گفتن داستانی که تنها یک افسانه بود.... Couple: kookv genre: fantasy, romantic Written by: Roxana
"به چی داری فکر میکنی؟" "به تموم این سالایی که گذشت" "پشیمونی؟" "نمیدونم!" "اگه برگردیم عقب کجاش رو عوض میکنی؟؟" "دیدن تورو!!!" "اینقدر ازم بدت میاد؟؟" "خودت چی فکر میکنی آقای جئون؟" "خب من فکر میکنم...." genre: angst, romance, friendship, action, smut Writer: Roxana Cover by: @MJ_storiess
«من متوجهم که مشکل از کجاست؛ شماها زیادی جدی هستید. یه چهرهی به ظاهر باهوش، صرفا نشون دهندهی هوش نیست آقایون. تمام کارهای ابلهانهی دنیا، با همین حالتِ چهره انجام میشه. لبخند بزنید آقای محترم. لبخند!» •.☁️Title: Deadlock •.☁️Status: Completed •.☁️Couple: KookV •.☁️Rating: NC-17 •.☁️Tags: Age difference, Unequal r...
[یک قسمت] [فقط یه بوک از ایدهها و چیزهایی که یهو به ذهنم میرسه، حالا میتونه وانشات باشه، دوشاتی، مولتیشات یا حتی یه نوشتهٔ کوتاه...] 🗒 ≘ کاپل↜ تهکوک (ویکوک/کوکوی) 🗒 ≘ ژانر↜ وابسته به هر یک از نوشتهها 🗒 ≘ محدودهٔ سنی↜ بیشتر در محدودهٔ NC_17 🗒 ≘ نویسنده↜ Niram 🗒 ≘ وضعیت↜[تکمیل شده درج میشه اما ممکنه هر از...
پدر های جونگکوک،اون رو به یه مهدکودک میبرن و جونگکوک با یه پسر بچه مواجه میشه که گریه میکنه. "اون میتاد بعم دش بژنه" جونگکوک که هوش و آی کیوی بالایی داشت نقشه ای میریزه. بنا به دلایلی چند وقت بعد تهیونگ برادر ناتنیش میشه و هرچقدر بزرگتر میشن معلوم میشه بهم علاقه پیدا کردن و این میشه یه عشق نامقدس. روز های آپ:مشخص ن...
➳ Pudding تمامشده. ✔️ بهطور ناگهانی همهچیز توی زندگی تهیونگ عوض میشه؛ وقتی که در عوض بدهیهای پدرش، میدزدنش و مجبور میشه چیزهایی رو تجربه کنه که هیچوقت حتی خوابشون رو هم نمیدید! «این داستان کلیشهایه؛ اما درعینحال بهدور از کلیشهست.» کاپل: کوکوی، مینیون ژانر: عاشقانه، کمدی، درام، امگاورس، امپرگ، ازدواج اجبار...
+ اسمت چیه؟ _ جونگکوک. + البته که برام مهم نیست صرفا... _ آره خب صرفا چون یه چیزی مثل کرم تو وجودتون میلوله پرسیدین سرورم.