Select All
  • My pink snowflake
    80.2K 11.3K 19

    دونه برف صورتیم جونگکوک اُمگایی طرد شده از سمت خانواده‌اش که طی یه تصمیم برای همیشه شناسنامه‌اش و به بتا تغییر میده و رایحه‌‌ و دوران هیت‌اش و با داروهاش کنترل میکنه؛ ولی چه اتفاقی می‌افته اگه یه روز داخل بار وقتی نوشیدنی میخوره به دوران هیتش نزدیک بشه و قرص کاهنده‌اش همراهش نباشه؟ . -اون فورمون‌های لعنتیِ شیرینت و کن...

    Completed  
  • My sweet strawebrry🍓
    13.5K 2K 37

    سلام بچه ها این نمیشه گفت اولین فیکمه چون قبلاً خیلی نوشتم ولی با بقیه به اشتراک نذاشتم و تنها کسی که نوشته هام رو خونده خودمم چون به نظرم اصلا خوب نمینویسم اما به اسرار دوستم اومدم این داستان رو با شما به اشتراک بزارم ⁦〜(꒪꒳꒪)〜⁩ اگه بد شده یا جایی رو خوب ننوشتم غلط املایی داشتم و خلاصه چیزی نفهمیدید و یا ایده ای داشتی...

  • My Night Dream[فعلا متوقف شده]
    29.7K 5.9K 28

    [عاپ متوقف شده فعلا ادامه نمیدم هروقت شد اطلاع میدم انپاپلیش نمیکنمش] ‌ ‌ ‌ جونگکوک یه خلافکاره که زیر دست یکی از بزرگا کار میکنه ، برای فرار از پلیس اشتباهی وارد یه خونه میشه که صاحب خونه گیرش میندازه و کسی نیست جز کیم تهیونگ پلیس و پیش خودش نگه میداره و دیگه دل کندن از این خونه سخته میدونید چرا... __________________...

  • 𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁
    116K 24.7K 31

    توی دنیایی که تولد هجده سالگی هر فرد برابر میشد با مشخص شدن موقعیتش در چارت امگاورس و دیدن رویای فردی که میتونست عشق واقعی رو بهش هدیه بده ؛ جونگکوک بدون اینکه حتی فکرش رو هم بکنه به چیزی تبدیل شد که فقط یک درصد جمعیت جهان رو تشکیل میدادن. بدبختانه تر از مورد قبلی رویایی بود که در شب تولدش پشت پلکهاش نمایش داده شد...

  • TigerBun🐯🐰
    241K 43.9K 57

    "کوک... رونای تو واقعا بزرگن!" ببر هایبرید بدون هیچ خجالتی اینو گفت و به خرگوش کوچولویی که داشت هویجش رو میخورد خیره شد. پسرک با چشمای درشت شده اش پرسید"هیونگی میدونی چی بزرگتره؟" پسر بزرگتر تلاش کرد تا افکار منفیش رو کنار بزنه. اون میدونست که بانیش معصوم تر از این حرفاست... "چی بزرگ تره جونگکوکی؟" پسرکوچکتر هیجان...

  • 𝑨𝒎 𝑰 𝒉𝒊𝒔 𝒇𝒂𝒕𝒉𝒆𝒓?|Vkook|
    12.3K 2.3K 17

    فقط انتقام حالش را خوب میکرد اما غافل از اینکه او داشت به عشق بیگناهش و از همه مهم تر کسی که از خون خودش بود بدون اینکه بداند آسیب میزد.... ⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓ ▪︎با بیرحمی اشکی از چشماش پایین اومد. +روزی که بفهمی چیکار کردی اونموقع است که من دیگه برای عاشقی کردن خسته شدم.. ⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓⛓ ▪︎ᴊᴀɴᴇʀ : ᴇᴍᴘʀᴇɢ_ᴍᴀꜰɪᴀ_ᴘᴀʀᴛ ᴏꜰ ʟɪꜰᴇ_...

    Mature
  • 𝐓𝐡𝐚𝐭 𝐍𝐢𝐠𝐡𝐭
    13.5K 2.5K 24

    ×شروع فصل دوم× ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎ _تازه تمامه قلب من شده بودی پس چرا انقدر زود ترکم کردی؟ ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎ •ژانر: בرام_رومنس_امپرگ_انگست_کمـבی_اسمات _(برای فصل دوم)⬅اکشن •کاپل اصلی: ویکوک •کاپل ؋ـرعی: یونمین ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎ WR: elizabeth

    Mature
  • It's my baby
    26.2K 4.4K 32

    Genre: Omegavers,Romance,Drama,Angest,Mperg,Smut Couple: Vkook,Yoonmin, Namjin Parts: Indeterminate - ف..قط از این میترسیدم....که یه روزی از اینکه احساساتمو بهت دادم پشیمونم کنی!...با تمام این سختی هایی که کشیدم تحمل کردم و صادقانه دوست داشتم.....ولی امروز..پشیمونم کردین آقای کیم! با نگاه و لحن سردت پشیمونم کردی بخاطر...

  • _𝙋𝙍𝙄𝙕𝘼𝘿_[𝙑𝙆𝙊𝙊𝙆]
    3.6K 618 26

    یک باریستا تو بهترین کافه ی سئول یک مدل معروف تو بهترین شرکت سئول داستان ازونجایی شروع میشه که جونگکوک به عنوان عکاس وارد اون شرکت میشه... قراره اتفاقات جالبی بیوفته... ____________________ _میشه فرق داشته باشی با همه؟ دوست داشتنت مثل این ادم های این دوره زمونه تموم نشه میشه وقتی عاشقم شدی هرچقدرم که سرت شلوغ شد باز...

    Mature
  • I hate red🩸
    1.5K 292 18

    داستان پسری که رنگ قرمز زندگی اش را ویران کرد اما چی میشد اگه اینبار باعث چشیدن طعم واقعی زندگی بشه... کاپل: ویکوک/کوکوی، سپ ژانر: اسمات، اندکی کمدی،هپی اند روز های آپ: نامعلوم

    Completed