baby doll | Persion Ls
| Larry stylinson version | | Persion translation | ❌ Warning ❌ 🏳️🌈 BDSM & Kinky smut & manxboy 🏳️🌈
| Larry stylinson version | | Persion translation | ❌ Warning ❌ 🏳️🌈 BDSM & Kinky smut & manxboy 🏳️🌈
" خب پس این منشی جدیدمه ؟ " آقای استایلز پرسید و یه ابروشو داد بالا. "بله " منشی قبلی جواب داد. آقای استایلز اخم کرد و به لویی یه نگاهی انداخت. " من انتظار ...یکی ... نمیدونم..بهتر داشتم ؟؟" "ببخشید آقای بی ادب.من کسی ام که از این به بعد قراره برنامه هاتونو مدیریت کنم.پس بهتره مراقب زبونتون باشین"
«بسیاری از کسانی که شکست میخورند، نمیدانند که گاهی تا چه اندازه به موفقیت نزدیک شده بودند.» [توماس ادیسون] . [ وقتی که شروع کردیم دوتا قلب بودیم، تو یک خونه سخت میگذره وقتی بحث مون میشه هر دومون لجبازیم میدونم! ولی... ای موجود شیرین هرجا که برم تو منو به خونه برمیگردونی مخلوق شیرین... وقتی از مسیر خارج میشم تو منو...
"بوک کامل شده" -بگو دوستم داری هنوز.....بگو همش خواب بود....بگو برگشتی پیشم.....بگو منو بخشیدی بخاطر آسیبی که بهت زدم......بگو.....خواهش میکنم یه حرفی بزن......میدونم بهت قول داده بودم بهت آسیب نزنم.....من نمیخواستم اینجوری بشه......نمیدونستم اینجوری میشه......تقصیر من نبود..........یهههه حرررفییی بزنننن تا مطمئنم بش...
[Complete] چرخدندههای مغز لویی شروع به حرکت میکنن.چرخدندههای شیطانیای که باعث شدن لویی یه نقشهٔ انتقام عالی از تیلور رو بکشه.دیگه نشستن و تحمل کردن کافیه.اگه تیلور میخواد لویی رو 'هرزه' خطاب کنه،اشکالی نداره،لویی هم مثل یه هرزهٔ واقعی رفتار میکنه. "میخوام یه چیزی بگم و شما هم به عنوان دوستام،وظیفه دارین که در ه...
کافی بود یه روز در دفتر مدرسه باز بشه و یه جفت چشم آبی نگاهمو زندانی خودشون کنن و همه ی چیزی که اتفاق بیوفته شنیدن صدای نازک اون زن باشه؛ +سلام صبحتون بخیر..شما باید خانم استایلز باشید؟! ** ⚠️lesbian couple⚠️ By: lumos Start:10/6/1400
Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤
[Completed] "لویی نابیناست؛ اون طرفدار واندایرکشن یا درواقع فنِ هری استایلزه، و درست از لحظه ای که اونها همدیگه رو ملاقات میکنند زندگی لویی زیر و رو میشه..." * * * author ( on ao3) : sweetkisses
៛Larry Stylinson Cute MPREG Short story៛ +تو قهوه تلخِ منی! ×تو ام مارشمالوِ صورتی منی! 🚫(Smut,Mpreg) θθθθθθθθθθθθθθθθθθθθθθ #1_gaylove #1_shortstory #2_cute
[FINISHED 2016] The sequel to 'Maybe it was meant to happen' After a perfect summer as a family, Louis and Harry couldn't have been happier, sure they fought, but that was part of Harry and Louis's relationship. But what will happen when, almost at the end of that perfect summer, Louis finds out about something that w...
[FINISHED 2017] Louis Tomlinson always wanted to have children. At the age of 29 and after years of failed relationships he decided he wasn't going to wait for the right person anymore, so he had a baby on his own. But what will happen when that child gets sick? What will Louis be willing to do to save his child's lif...
داستان درباره ی یه پلی بوی به تمام معنای گی هستش که با یه پسر معصوم هفده ساله برخورد میکنه +18!!!!! داستانی متفاوت از لری و زیام! hope you like it...