Select All
  • Midnight With Him" [Ziam]
    16K 3.3K 43

    درحال آپ "🌿☁️ "نشسته روی تک صندلی انتهای دنیا مغموم و پریشان ، رها شده بودم از بین تمام آدم های دنیا از بین تمام رهگذر های بی خبر از سکوت های آغشته به فریادم ، تو صدایم را شنیدی ... تو دستم را گرفتی مرا از تمام کوه ها بالا کشیدی هنگامی که تمام طناب ها پوسیده بودند بار ها به این فکر کردم زندگی ارزش این همه درد را...

  • Psycho Club
    1.7K 341 8

    تیغِ تیزِ تنهایی گذرم را به خلوتِ آغوش تو انداخت؛ وجودم زیر آواره های درد خفته‌ است من غروبِ بی طلوعم تو گرمای وجودِ من باش... انزوا، تاریکی، ترس عشق، انتقام، خیانت! پس از همه ی اینها؛ فردا روز دیگری ست... ▫️𝑍𝑖𝑎𝑚 𝑆𝑡𝑜𝑟𝑦▫️

  • Anne
    14.3K 2.8K 27

    زین دست مرد رو توی دستش فشرد "خواهش میکنم آقای؟ +پین هستم، لیام پین پدر آنه _آقای پین، دختر شیرینی دارید! دست خوش ابعاد و مرطوب مرد رو رها کرد و به آنه لبخند زد

  • Rejection of blood
    14.2K 2.5K 32

    دوئلی که با مرگ شروع میشه اما به زندگی ختم میشه. . کی برنده‌ی این جنگه؟

    Completed   Mature
  • ،،Darken/Ziam,,
    64.4K 11.9K 37

    اگر قرار به نماندن است؛ بی خداحافظی برو! بگذار انتظار، همان تکه نخی باشد که بعد از تو مرا وصل می‌کند به زندگی ...

  • -Wandering [z.m]
    36.6K 8.1K 56

    - "اجبار" فقط وقتی خوبه که باعث شه عاشقت بشم..! [completed]

    Completed