Start Reading
Description
زین فکر میکرد که هیچکس نمیتونه عاشقش بشه، وقتی سیزده سالش بود توسط پدر و مادرش از خونه بیرون شد و زیر یک پل زندگی میکرد، اون بدنش رو میفروخت تا پول بدست بیاره و به نظرش کسی نبود که بهش اهمیت بده، تا اینکه با لیام پین آشنا شد! Ziam Mayne Fan-Fiction By: @1dfan4eva199
Because I Care
Continue Reading on Wattpad