"Glass Butterf...
By tae_kook2729
21.8K
2.3K
406
  • Fanfiction
  • angest
  • bts
  • divorce
  • fanfiction
  • fic
  • finfection
  • jimin
  • jin
  • jungkook
  • kook
  • kookv
  • lgbt
  • love
  • namjin
  • namjoon
  • suga
  • tae
  • taekook
  • vkook
  • yoongi

Description

"Completed" "پروانه شیشه‌ای" صداش میزد "پروانه شیشه‌ای" چون مثل پروانه زیبا بود،ظریف بود،لطیف بود و مثل شیشه با ضربه ای کوچک ترک میخورد! ولی اون مواظب پسرش بود و کسی که به پسرش آسیب میرسوند رو به فجیع ترین حالت ممکن به قتل می‌رسوند! 3 تا قانون داشت: 1..پسرش رو لمس نکن! 2..به پسرش نزدیک نشو! و آخرین قانون برای خودش بود: 3..هرگز ترکش نکن! . . . _از چی میترسی؟ _اینکه از دستش بدم _اون الان هم مال توعه _میدونم!من دقیقا از همین میترسم...هرکی مال من بود،هرکی رو که دوست داشتم فقط از دستش دادم هیونگ... . . . _چه جوری از من خوشت اومد؟ درحالی که یاد اولین باری افتاد که قلبش برای پسر روبروش تپیده بود گفت: _فقط نگات کردم،بعدش غرق اون دوتا تیله ی مشکی شدم و قلبم لرزید...هنوز اون لرزش رو یادمه پروانه ی شیشه ای من! . . . _میدونستی خیلی حسودی ؟ درحالی که یکی از ابروهاشو بالا داده بود گفت: _من حسود نیستم،فقط برای کسی که دوسش دارم آدم میکشم! . . . name:Glass Butterfly Couple:kookv Sub_couple:namjin-yoongi/rex Genre:romance...smut...Angest...adventure...action...murder... age group:+18 Writer:hasti ..... ❌️Has +18 scenes❌️ .....

p1:Faki's hatred

Continue Reading on Wattpad
"Gla...
by tae_kook2729
21.8K
2.3K
406
Wattpad