When Everything See...
By mewrySH
116
19
104
  • Fanfiction
  • 911
  • bobbynash
  • buckbuckley
  • buddie
  • chimney
  • christopherdiaz
  • eddiediaz
  • evanbuckbuckley
  • evanbuckley
  • faris
  • henwillson
  • maddiebuckley
  • mini
  • minific
  • persian
  • فارسی

Description

چی می‌شه اگه پدر و مادر ادی، وقتی که پسرشون آسیب دیده و تو بیمارستانه از وصیت نامه اش خبر دار می‌شدن؟ و چی می‌شه اگه تامی متوجه بشه باک به ادی حس داره؟ حسی که حتی خود باک هم متوجه اش نیست.

قسمت یک: وصیت نامه

Continue Reading on Wattpad
When Ever...
by mewrySH
116
19
104
Wattpad