‹مقدمه›

______________________ _____________________
در خلاصه ی زندگی هر آدمی دو نوع عشق وجود داره، نوع اول: اولش چه بد باشه چه خوب، اخرش خوبه؛ نوع دوم: اولش چه بد باشه چه خوب، اخرش بده! ولی برای من هیچ کدوم نبود، برای من اولش بد بود، وسطاش بد بود ولی اخرش... اخرش چی بود؟ خوب بود یا بد؟ هنوز مطمئن نیستم...
_

"تو نمیدونی چطور وجودم لبریز از شهوت میشه وقتی زبون های خیس‌مون روی هم میلغزن و مزه‌ی دهنت رو کشف میکنم. یا چقدر غرق لذت میشم وقتی تن بی‌نقصت زیر ضربات محکمم میلرزه و چشمات از لذت سفید میشن...
بدنت رو قوص میدی و به هرچیزی که دم دستته چنگ میزنی. بخاطر لذتی که تو بدنت پمپاژ میشه، موهات رو چنگ میزنی و با خالی شدن کام شیری رنگت روی بدنم اثرت رو به‌جا میزاری.
برام ناله میکنی و منو وحشی میکنی برای هر لحظه بیشتر به فاک دادنت.
گفته بودم فقط تویی که میتونی زیر من دووم بیاری؟ گفته بودم تو پاسخگوی شهوت بی‌پایان منی؟ گفته بودم محو زیبایی بی‌نظیرت شدم؟
گفته بودم بدنت ساخته شده تا بین دستای من باشه؟ گفته بودم تمام ارگاسم‌هات تا ابد و یک روز متعلق به منه شیرینم؟"
______________________ _____________________
genre: smut,romance,bdsm,angst,fluff(?),little comedy
_خـفـتـه_
°°
کـاپل: ویکوک
نـویسنـده: مـینـی
تایـم آپ: نـامنـظم😉😁
تـعداد پـارت‌هـا: ۸