seven chamomiles
By callmedeesse
3.5K
682
248
  • Fanfiction
  • angst
  • kookv
  • انگست
  • بابونه
  • تهکوک
  • رمنس
  • ویکوک
  • کوکوی

Description

جونگکوک دست تهیونگ رو رها کرد تا به آرزوهاش برسه، هفت سال بعد دوباره جلوی تهیونگ ایستاده بود و خاطرات گذشته‌‌ی دو نفرشون توی روستای کوچیکشون تموم ذهنش رو پر کرده بود. _____ ″شبیه یه ماهی قرمز بودم، یه طعمه خوب. هر چند که حاضر بودم به خاطر تو دل به خشکی بزنم.″ Couples : kookv Genre :Romance-angst Writer : Déesse

0

Continue Reading on Wattpad
seven cha...
by callmedeesse
3.5K
682
248
Wattpad