Abbracciami | Minsu...
By Dainselifshere
798
96
166
  • Romance
  • angst
  • boyxboy
  • fiction
  • italy
  • jisung
  • minho
  • minsung
  • romance
  • skz

Description

"- خب جیسونگ عزیز، می‌تونی برامون از احساساتت نسبت به کسی که خودت بهمون گفتی اولین و آخرین فرد محبوب توی زندگیت بود، بگی؟! - خب... اون برای من توی بچگانه‌ترین روزهای زندگیم که کم‌تر کسی من رو جدی می‌گرفت، پیداش شد. من یه پسربچه‌ی نوزده‌ساله با کلی بچگیِ بروز داده نشده بودم که گره‌ی همه چیز به دلش بود، از نداشتن مادر و پدر گرفته تا کسی که شب‌ها موقع ترس از تاریکی بغلم کنه و بگه همه چیز خوبه. و اون همه چیز بود، یه مادر، یه پدر، یه دایه، یه آغوش، یه همراه و یه همسر... کسی که با بدترین شرایط من، به عبارتی من رو بزرگ کرد و وجودش برای کسی مثل من مثل یک محبت از طرف کائناتی بود که بهش اعتقاد نداشتم، اما با وجود اون فهمیدم کائنات واقعا دوستم داشته که چنین کسی رو داخل زندگیم فرستاد. - و اگه داستان زندگیت یک اسم داشت، چی بود؟! - آبراچیامی، به ایتالیایی یعنی من را در آغوش بگیر! شروع و پایانمون با همون آغوشی بود که بوی درد می‌داد، شروعی از جنس درد خواستن و پایانی از جنس درد رها کردن!" ... "- جیسونگ... - نگران نباش مینهو، قلبم عوض شده. روحم که عوض نشده، وقتی با روحت دل می‌بندی دیگه چه نیازی به قلب هست. اون بیچاره فقط دردها و بی‌تابی‌هام رو به دوش کشید." - Genres : Romance, Angst, Dram, Smut - Couple : Minsung - Written by : Apollon - Up : -

"Characters"

Continue Reading on Wattpad
Abbraccia...
by Dainselifshere
798
96
166
Wattpad