❣once upon a time...
By Reshiedmaroh
693
116
269
  • Fanfiction
  • baekhyun
  • chanbaek
  • chanyeol
  • exo
  • kai
  • sehun
  • sekai
  • vampire
  • بکهیون
  • خون‌آشام
  • رمنس
  • سهون
  • چانبک
  • چانیول
  • کای

Description

بکهیون سرجاش خشکش زد. عضلاتش برای یک ثانیه از حرکت ایستادن و تمام حس‌هاش روی بویی که همون لحظه به مشامش رسیده بود، تمرکز کردن. اون مرد بوی قوی‌ترین و سیاه‌ترین قهوه‌ی جهان رو می‌داد، تلخ اما معتادکننده، به همراه بوی مس و آتش و شاید زیتون. بویی کاملا مردونه. بدون اینکه کنترلی روش داشته باشه، یک دفعه به طور شدیدی احساس گرسنگی کرد و لثه‌هاش به خارش افتاد؛ خون توی گوش‌هاش غرش می‌کرد و انگار هوای اطرافش متبلور شده بود. متعجب از خودش یه قدم عقب رفت و پشت کاپوت باز اتومبیلش قایم شد. _من چه مرگم شده؟ هیچ وقت اینقدر شدید احساس عطش نکرده بود... کاپل: چانبک⁦⁠♡⁩ سکای♡⁩

once upon a time:desire

Continue Reading on Wattpad
❣once u...
by Reshiedmaroh
693
116
269
Wattpad