The fall of eternal...
By user97657590
2.0K
696
47
  • Fanfiction
  • امپرگ
  • امگاورس
  • جان
  • رومنس
  • وانگشیان
  • ییبو
  • ییجان

Description

شیچن رو به وانگجی با صدای آرومی پرسید:وانگجی من تو رو خیلی خوب میشناسم!بهم بگو ارباب وی برای تو دقیقا چیه؟ وانگجی محکم جواب داد:اون برام مثل یه عادته شیچن لبخند کوچکی زد و گفت:وانگجی اُنس گرفتن با یه عادت سخته ولی وقتی بهش عادت کنی رها کردنش سخته فراموش کردنش سخت تر ****************************** شاید زندگی، همیشه اونطوری که ما همیشه میخوایم پیش نمیره. زندگی قرار نیست به ما آسون بگیره و ما هم همیشه طاقت سختی هاشو نداریم.!! اما همیشه سوالایی پیش میان، که آیا امکان دارد روزی به خوشبختی ابدی برسیم؟ آیا قراره سختی های این زندگی یک روزی به بن بست بخورن؟ زندگی چه آسون چه سخت ! تو محکوم به ادامه دادنی ... چی میشه اگه دلمون نخواد به این زندگی ادامه بدیم؟

روز انتخاب جنسیت!!

Continue Reading on Wattpad
The fall...
by user97657590
2.0K
696
47
Wattpad