perception language
By MiyunaBBH
4.3K
1.2K
677
  • Fanfiction
  • action
  • baekhyon
  • chanbaek
  • chanyoel
  • criminal
  • mafia
  • master
  • romance
  • ارباب
  • اکسو
  • اکشن
  • بکهیون
  • جنایی
  • عاشقانه
  • فیکشن
  • مافیا
  • چانبک
  • چانیول

Description

- چه حسی داری؟ + می‌خوام تمام احساسات تو رو ببلعم! فرض کن توی جهانی به دنیا اومدی که بارون صدا نداره...دیوارهای شیشه‌ای دور شهر اجازه نمیده صدای بارون شنیده بشه...بعد یکهو...تق تقی می‌شنوی! چشم‌هات توی جهان شلوغ می‌گرده و فقط یک منبع برای این صدا وجود داره...بارون!! ولی همون لحظه دوباره بارون بی‌صدا میشه! و تو هنوز حتی نمی‌دونی صدای بارون دقیقا چیه! - چه حسی داری؟ + می‌خوام عاشقت کنم! بکهیون برای من همین بود. من پارک چانیول، جواهرسازی که به سنگ ابسیدین علاقه نداشت...وقتی برای اولین بار دیدمش...حس کردم تمام مدت تماشاچی یک نقاشی بارونی توی یکی از گالری‌های شهر ورونا بودم و حالا اون نقاشی بارون...صدای بارون داره! - چه حسی داری؟ + فکر کنم عاشقت شدم! ایتالیا جای قشنگی برای ملاقات‌هاست ولی برای من چی؟ من ارباب عمارت آتش زیر برف، خیلی دیر فهمیدم که باید اسم عمارت رو عوض کنم...خیلی دیر فهمیدم نمیشه برای یک صدا ارباب بود...خیلی دیر فهمیدم صدای بارون برای همه‌اس و برای هیچ‌کس نیست. - چه حسی داری؟ + می‌خوام تمام احساساتم رو ببلعی! بکهیون من، روح تنهایی بود...صدای آزادی بود...تجسم مرگ بود...قلب پوچی بود...و من...یک خدا که جدا افتاده بود تا اینکه عاشق شد! دومین کتاب از مجموعه‌ی inclination (تمایل، نهاد، شیب، انحراف) دقت کنید

❥ꦿᓚ₇⸙‌|ྂྂᴘᴇʀᴄᴇᴘᴛɪᴏɴ ʟᴀɴɢᴜᴀɢᴇ ⿻꯭ⷷ▩ོཽ⃟꯭݊🤍

Continue Reading on Wattpad
perceptio...
by MiyunaBBH
4.3K
1.2K
677
Wattpad