Start Reading
Description
همه چی عالی بود؛ حداقل از دیدگاه جونگکوک...شاید برای همین از لحظه ای که تهیونگ بهش گفت میخواد ترکش کنه تا وقتی که رفت و درب اتاق رو محکم کوبید، جونگکوک توی بهت ایستاده بود و بدون درک از اتفاقات افتاده سعی میکرد لرزش بدنش رو کنترل کنه. اره همه چی عالی بود، اما فقط تا قبل این داستان کثیف. ___________________________ "یعنی چی؟ چرا باید جدا شیم؟" تهیونگ در جواب فقط سکوت کرد و مشغول بستن کمربندش شد. به هرحال تصمیمش رو خیلی وقت پیش گرفته بود. همون موقعی که اخرین تیکه های روحش از روی دیوار وجودش پایین افتادن و مثل قاب عکسی که سقوط میکنه، به هزار تیکه تقسیم شدن. The reason|دلیل Main couple:kookv/vkook(verse) Sub couple : hopemin Genre : drama,romance, smut,angst Update : sunday Writer : @nyt_tk Cover by: @mj_storiess
-part 1-
Continue Reading on Wattpad
