Start Reading
Description
اتیش خشمی که ریشه در قلب خیانت دیدش تنیده و ترکی بر هیبت روح کدرش به جای گذاشته.. ایا میتونست سان رو که مقصر این اتفاق بود ببخشه؟ "-پسر کوچولوی من...که حتی دل نابود کردن یه گل رو نداشت، جاسوس ان سی ای از اب درومد.." "-روباهی که خودشو جای یک گرگ جا زده بود و تو گله گرگای دیگه پرسه میزد بدون اینکه کسی به وجود مکارش پی ببره..." #oneshot #seongsan #mafia #smut
✩✩☆☕︎☆✩✩
Continue Reading on Wattpad