Start Reading
Description
Zouis زین: من اینجا خیلی غریبم، من خیلی تنهام لو! لویی: من به جای تمام عزیزانت برات آشنام و به اندازه ی تک تک کسایی که از دست دادی دوستت دارم، این کافی نیست؟ زین: اگر کافی نبود، تا حالا ده ها بار وسط اقیانوس خودم رو غرق کرده بودم!
story description
Continue Reading on Wattpad