Start Reading
Description
همه چیز عالی بود ، تو زندگی شاد و اروم خودتو داشتی با خوشحالی کنار مادر و پدر پیرت زندگی میکردی اما همه چیز با ورود اون ادمای چشم بادومی به خونتون بهم ریخت.. حقیقت زندگی قشنگت بهم ریخت... تو دختر مادر و پدرت نبودی... اصلا اسمت سارا نبود.. و محل زندگیت اصلا این کشور نبود اما تو این تغییر رو نمیخاستی و میخاستی باهاش بجنگی .... تو باید میرفتی پیش خانواده واقعیت .... با اونا زندگی میکردی ... تو یه ادم معمولی نبودی... تویه شاهزاده بودی باید به قصر برمیگشتی و به عنوان ملکه زندگی کردی اما پادشاه تو کیه ؟! ◇| #Shadi
Part1
Continue Reading on Wattpad