Start Reading
Description
(قرن سیزدهم/انگلستان/لندن) یکی از نگهبانا:"یه نفر از اون کوچه فرار کرد ،بگیریدش" سرعتمو بیشتر کردم که بن بست رسیدم،لعنتیی زیر لب گفتم،میخواستم برگردم که نگهبانا محاصرم کردند حالا دیگه هیچ راه فراری نبود... ~~~~ کاپل:لیری،زویی.(زری تاپ)
#S1,E1
Continue Reading on Wattpad