Start Reading
Description
من ی پسر بچه رو برای اولین بار داخل دیوارای این عمارت بزرگ دیدم اون زانوش زخمی بود من نزدیک رفتم تا کمکش کنم و ...پرستارش شدم..:)
حرفِ من
Continue Reading on Wattpad
من ی پسر بچه رو برای اولین بار داخل دیوارای این عمارت بزرگ دیدم اون زانوش زخمی بود من نزدیک رفتم تا کمکش کنم و ...پرستارش شدم..:)