Start Reading
Description
از روزی که نگاه آگاهش رو به آسمون داد و اون آبی های بی انتها رو متهیر تمام سادگیش کرد از همون روز تمام سقف آبی رنگ بالای سر ما قول داد که مواظبش باشه.. قول داد تا از اون روح لطیف محافظت کنه.. قول داد تا از دستش نده پس تصوری فرستاد، برای تمام باور هاش
my own
Continue Reading on Wattpad