My favs
16 stories
Must Be Sunny  by Arezo_N
Must Be Sunny
Arezo_N
  • Reads 28,810
  • Votes 3,364
  • Parts 15
یکی از سرگرمی‌های کیم تهیونگ، دیدن آدم‌های ثروتمنده. و اولین ثروتمند توی لیستش جئون جونگ‌کوک و دوست‌دختر فوق‌العاده‌اش جولیاست. افراد ثروتمند بعضی وقت‌ها حوصله‌شون سر میره و اون‌وقت فقرا هزینه‌اش رو می‌پردازن. و اون فرد فقیر تهیونگه. ظاهرا، جونگ‌کوک و دوست دخترش به ‌خاطر اینکه حوصله‌شون سر میره شرط‌بندی میکنن، و برنده میتونه یکی رو انتخاب کنه تا باهاش تری‌سام برن. و جولیا روی پیشخدمت زیبا و فقیر، کیم‌ تهیونگ چشم داره. با خارج شدن جولیا از معامله اوضاع پیچیده میشه. 1 #fiction 2 #فنفیکشن
Broken Repair  (L.S) by fatestylinson
Broken Repair (L.S)
fatestylinson
  • Reads 28,640
  • Votes 4,567
  • Parts 25
لویی به همراه دوستش مایکل تو لندن زندگی میکنه. اون خودشه، و خودش کاملا پرسروصدا و پر هیجان ، پررو و بامزس... و به این اشاره کردم که اون گی ه؟ یه عالمه تتو داره و زیاد فحش میده. لویی بخاطر یه رابطه ای که خیلی بد تموم شده، با مشکلاتش سر و کله میزنه. ولی چه اتفاقی میوفته وقتی مایکل با پسرای وان‌دایرکشن دوست میشه، و اونارو به آپارتمانشون میاره؟ Persian Translation The original story belongs to @pretzelsncake
amusement park (L.s) by 1D_larry_ziam
amusement park (L.s)
1D_larry_ziam
  • Reads 7,672
  • Votes 949
  • Parts 20
تقدیر بد راهی رو برای اشنایی دو فرد انتخاب‌ کرد انتقامی سرد . پازلی که یک قطعه ش گم شده تیر و گوله و خون . همه ی اینا دلیل نفرت دو شخصیت متضادن یکی برای زنده موندن دست و پا میزنه دیگری برای مرگ . و بین همه ی تضاد ها فقط یه نقطه ی مشترک به چشم می خوره .
𝐑 𝐎 𝐓 𝐓 𝐄 𝐍. by louizit91
𝐑 𝐎 𝐓 𝐓 𝐄 𝐍.
louizit91
  • Reads 3,172
  • Votes 759
  • Parts 16
[ˈrätn] adjective - rotten : suffering from decay "میخوای... منو ببوسی." همونطور که انتظار داشت، زین عقب نکشید. شوکه نشد. دستپاچه نشد. فقط خندید و لویی رو به سمت دیوار پشت سرش هل داد و... یک ثانیه بعد، لویی، دومین مردی که انقدر بهش نزدیک شده بود رو، داشت می بوسید.
LURE ✦L.S✦ by CoralineJs
LURE ✦L.S✦
CoralineJs
  • Reads 58,329
  • Votes 13,005
  • Parts 48
|Persian Translation| Completed ✓ هری استایلز مدیر یه استریپ کلاب خیلی مشهوری به اسم لور هست و به یه استریپر جدید نیاز داره. وقتی یه پسر فوق العاده ای که موهای قهوه ای رنگ داره رو تو یه مغازه میبینه و میشنوه که به پول نیاز داره و خیلی سریع باید جورش بکنه،تو پیشنهاد دادن بهش تردید نمیکنه. آیا اون پسر شغل رو قبول میکنه یا نیازش به پول اونو مجبور به قبول این کار میکنه؟ Writer:@highlikeharry
WONDERLAND [L.S] by lemon_berryy
WONDERLAND [L.S]
lemon_berryy
  • Reads 2,728
  • Votes 702
  • Parts 9
ترسیده بود ، قلبش دیوانه وار به سینه اش میکوبید. در حالی که غرق در فضای تاریک و غریب اطرافش شده بود، ارام ارام سرما تن لطیفش رو نوازش کرد و به اعماق استخوان هایش رخنه کرد ، بزاق دهانش رو قورت داد و با احتیاط قدم برداشت و سعی کرد به دنبال شعله های روشن امید، در میان دنیای تاریکی که زندگی اش را در بر گرفته بود بگردد. او کجا بود؟ نمیدانست.... Published : April 24 Written by✒: callmeswiftie_ , coralineJs
Blind Play {L.S} by lemon_berryy
Blind Play {L.S}
lemon_berryy
  • Reads 378
  • Votes 168
  • Parts 4
مرگ...تعلق به سیاهی ناشناخته خون ریزی...طرح سرخ خون روی سطح کاشی شکنجه...برق تیز چاقو در معاشقه با پوست درد...بهترین معشوق برای زندگی و عشق؟ اینجا عشق معنایی نداره اگه میخوای زنده بمونی باید شکار کنی وگرنه شکار میشی! Published : February 8 Written by✒: mobina_28
تَوَهُم by simin_hastam
تَوَهُم
simin_hastam
  • Reads 3,293
  • Votes 700
  • Parts 22
دوستان این فن فیک رو با اجازه نویسنده sober مینویسم اینو با رمان اصلی قاطی نکنین چون این صرفا ترشحات مغزی خودمه:) . . فن فیک هم ترسناکه و هم عاشقانه راجع شیپ حامی و داروینه که به مرور حسشون به هم عوض میشه :)
𝑫𝒆𝒂𝒕𝒉 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒈𝒉𝒕࿐ by Tsukiyome_
𝑫𝒆𝒂𝒕𝒉 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒈𝒉𝒕࿐
Tsukiyome_
  • Reads 8,821
  • Votes 3,027
  • Parts 17
من با چشمان خود شاهد نابودی نور بودم، دیدم که چگونه در اعماق تاریکی سقوط کرد اما کاری برای نجاتش نکردم. ⁂ایده از گی‌سندروم ☁︎𝐜𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝 ➪𝒔𝒉𝒐𝒓𝒕𝑺𝒕𝒐𝒓𝒚 ➪𝒁𝒊𝒂𝒎 𝒎𝒂𝒚𝒏𝒆 𝒇𝒂𝒏𝒇𝒊𝒄 ✍︎𝑺𝒕𝒂𝒓𝒕𝒆𝒅: 13.4.1400 ✌︎𝑬𝒏𝒅𝒆𝒅: 9.3.1401
Accidentally Mated (L.S)  by fatestylinson
Accidentally Mated (L.S)
fatestylinson
  • Reads 43,633
  • Votes 6,984
  • Parts 29
لویی تازه به سن 24 سالگی رسیده و خیلی یهویی به امگا تبدیل شده. ظاهرش کاملا تغییر کرده، حتی اخلاقش هم کمی تفاوت پیدا کرده. هری یه آلفاعه و دیدن لویی به عنوان یه امگا از همون اول گیجش میکنه. اون بوی فوق‌العاده‌ای میده، خیلی خوشگله، اما هری استریته. همچنین لویی هم استریته، خب... حداقل این چیزیه که اون فکر میکنه. اوضاع خیلی عجیب و غریب میشه وقتی که هری بطور ناگهانی لویی رو میت میکنه و همه چی عوض میشه. اوضاع بهتر میشه، یا بدتر؟ *تمامی چپتر ها از دید هری هستن Persian Translation The original story belongs to @pretzelsncake *-*