Select All
  • Upside Down [L.S]
    14.2K 4.7K 19

    وارونه، دنیاییه که توش پسرها با قوانین دخترها بزرگ شدن و دخترها با قوانین پسرها. هری ای که داره لباس ها رو روی طناب وسط جنگل پهن میکنه با یه دختر که با دوستاش برای جمع کردن چوب و هیزم به جنگل اومده آشنا و عاشقش میشه، اما چیزی که نمیدونه اینه که اون دختر در حقیقت پسریه که برای فرار از سختی زندگی پسرونه، خودش رو شبیه د...

    Completed  
  • ᴛʜᴇ ʟᴀsᴛ ʜᴜᴍᴀɴ {ʟ.s}
    84.4K 19.6K 95

    پروژه ی kx1 , پروژه ای که خیلیا منتظر رونمایی شدن ازش هستن اما چی میشه اگر همه چیز از کنترل خارج شه؟ rojii_tommo🌻 1 in fanfiction🖇 1 in harrytop🖇 1 in larrystylinson🖇

    Completed  
  • Flames [L.S]
    25.3K 5.2K 42

    "یادته چی بهت گفتم؟ شعله ها...یا گرم میکنن ، یا همه چیز رو برای همیشه ، تبدیل به خاکستر! حالا...بهم بگو! چرا جفتمون رو سوزوندی؟"...

    Completed   Mature
  • Philophobia •[L.S]•[completed]
    3.4K 500 11

    •کامل شده• •روح من دنبال راه فراری از منه . مغز من به حرفام گوش نمیده میخواد حرفش با فکر کردن به تو تموم شه . قلبم نمیخواد برای چیزی بتپه اما میخواد برای تویی زندگی کنه که مردی و رفتی .

    Completed  
  • Dark light [L.S] [Z.M]
    3.9K 738 13

    هیچکس نمیدونه من واقعا کی هستم همه هر روز از کنار من رد میشن باهام حرف میزنن ولی نمیدونن طرف مقابلشون چه ادمیه ولی همه من فقط به یک اسم میشناسن *Devil*

  • He Is My Dad(Larry Stylinson)
    81.2K 5.6K 42

    مادرش هيچوقت بهش نميگفت پدرش كيه و كجاست،اما يه روز پدرش با پاى خودش مياد....(+18)

    Mature
  • True Mates [L.S]
    22K 4.2K 13

    [Persian Translation] [complete✔] لویی تاملینسون، بدترین امگایی هست که هر کس به چشم دیده. اون امگایی هست که خودش رو‌ موظف به تسلیم شدن و اطلاعت کردن از بقیه نمی‌بینه، و به نوعی اون توانایی مقاومت در برابر دستوراتِ تقریبا هر فردی رو داره. هری استایلز پسری که از زمان تولدش یه آلفای واقعی بوده، اون به زودی میتونه جایگاه...

    Completed  
  • Short story & One shot
    32.5K 1K 8

    😐💦اسمات،وان شات،داستان های کوتاه.🙇🏻‍♀️بیشتر اسمات،من گناه جق زدنتون رو به گردن نمی گیرم😂. اسمات: لری-زیام-زری-زویی-لیری-لیلو-تریسام-فورسام-گروپ و...

    Completed   Mature
  • Bitter [L.S]
    1.9K 396 5

    شاید طعم خوشبختی تلخه؛ عشق تلخه و تو وقتی که لبخند میزنی از وقتایی که اقیانوس چشمات طوفانیه تلخ‌تری.

  • Under The Cover [L.S] "Persian Translation"
    4.3K 1K 13

    "اما هممون میدونیم که من میتونم هرکسیو عاشق خودم کنم" "هاه، هرکسی؟" لویی سرشو تکون داد. "بیاین اینو با یک شرط بندی جالب ترش کنیم، من شرط میبندم که میتونم کسیو پیدا کنم که عاشق تو نشه" "میدونی کی؟" استنلی به اطراف نگاه کرد تا اینکه چشمش به ی نفر خورد. " اره " "کی؟" " هری استایلز " -------------------------- هری اروم و...

  • Nude Artist [L.S]
    6.8K 1.7K 9

    (Completed) :"پس واقعا تنهایی؟" :"چطور؟" :"تو دومین نقاشیت گفتی خرگوش نماد عشق و اهمیته و تا آخرین تابلو، من سی و دو تا خرگوش فراری دیدم." نگاهم را سمت دیوار برگرداندم و تعجب کردم که چطور به این موضوع دقت نکرده بودم... درون بیشتر تابلو ها ردپایی از حضور خرگوش بود. حتی پرت ترین نقطه ی تابلو، فضایی برای فراری دادن خ...

    Completed  
  • A Letter For Every Christmas Together [L.S]
    4.5K 1.9K 27

    [ C o m p l e t e d ] لویی و هری این رسم عجیب رو بین خودشون دارن که هر کریسمس برای همدیگه نامه بنویسن... نامه‌هایی که داستان زندگیشون رو طی سال‌های مختلف شرح میده. • Persian Translation • Translate by: @AidaStylinson • Original Story by: @Louboobear28 • Cover: bykarax

    Completed  
  • Scream [L.S] *completed*
    12.8K 3.2K 16

    لویی تاملینسون توی یک تیمارستان چشم هاش رو باز میکنه و هیچ چیز رو جز اسمش به یاد نمیاره...

    Completed   Mature
  • S.F.P
    73.8K 17.7K 40

    ❗داستان "ساکر فور پین" از این به بعد در این اکانت آپ میشه❗ [L.S][Z.M] - دو حالت وجود داره، یا آدما نمیتونن‌‌ همو بشناسن، خسته میشن و میرن؛ یا میتونن بشناسن، میترسن و میرن... + یه حالت دیگه هم هست! اینکه بشناسن، بترسن... ولی نتونن برن... °𝓨𝓸𝓾 𝓫𝓾𝓻𝓷𝓮𝓭 𝓶𝓮 𝓫𝓾𝓽 𝔂𝓸𝓾 𝓶𝓪𝓭𝓮 𝓶𝓮 𝓯𝓮𝓮𝓵 °

    Mature
  • Eyes[L.S] (Completed)
    41.8K 7.6K 50

    چشم‌ها. مال تو مثل قلبت بودند و نور از اون‌ها می‌ریخت! و مال من فقط چشم بودن؛ فقط چشم... Completed UNEdited

    Completed  
  • Haunted (L.S) completed
    8.8K 2.2K 22

    Completed ۱۹ژوئن سال ۱۹۲۴ در دهکده کوچکی در نزدیکی شهر لندن خانواده تاملینسون به طرز وحشیانه ای به قتل رسیدند طبق گفته یک شاهد آن شب دو مرد خانه تاملینسون را ترک کردند اما هرگز پیدا نشدند. بعد از قتل چند نفری ادعا کردند که پسر کوچک خوانواده را دیده اند خانه تا ۹۰ سال خالی بود تا اینکه زوج استایلز به همراه دو فرزند خ...

    Completed  
  • Game over {L.S}{Z.M}
    18.5K 5.2K 25

    " بزرگترین ترست چیه؟ " " میدونی...بزرگترین ترس من نه مرگِ و نه از دست دادن دارایی هام ، بزرگترین ترس من اینکه روزی به نقطه ای برسم که دیگه هیچ چیز برام اهمیت نداشته باشه... چون اون روز توانایی انجام هر کاری رو دارم. کارایی که الان از انجامشون بیزارم میشه عادت و این بزرگترین ترسِ منه."

  • Introduction larry's Fanfiction
    6.2K 525 11

    معرفیه فیک های لری با انواع ژانر💙💚

  • The Mind Games | L.S
    19.2K 4.4K 26

    •| Completed |• [Persian Translation] نایل و هری بهترین دوستای همدیگه هستن و هری یک ساله که روی برادر ناتنی نایل، یعنی لویی، کراش داره و در طرف دیگه لویی از هری خوشش میاد اما اون از کام اوت کردن و حرف های مردم می ترسه. اما آیا لویی میتونه با ترسش مقابله کنه؟ Writer: @mychemicooll

    Completed  
  • Mummy [L.S]
    10.4K 2.2K 20

    لویی تاملینسون، دانشجوی رشته ی وکالت که به طور ناگهانی میفهمه پدربزرگ ثروتمندش تمام اموالش رو به نام اون کرده؛ جدا کیه که از پول بدش بیاد؟ پس لویی هم از این قاعده مستثنا نیست! تنها مشکلی که وجود داره، شرطیه که بابابزرگ لویی، برای رسیدن اموالش به نوه اش تعیین کرده. Highest ranking: 1 in #louis 2 in #harryandlouis

  • [Dark Sleep](L.S & Z.M)
    4.2K 965 30

    الان زمان مناسبی نبود، زمان مناسبی برای یک دیدار مجدد بعد از پنج سال برای دیدن کسی که جوونه چشم هاش حیات چشمهاتو فراهم می‌کرد برای دیدن کسی که همیشه برات فرشته بوده جهنم جای مناسبی نبود اون مال اینجا نیست! جهنم جایی برای فرشته ها نداره لری /زیام هردو کاپل مهم ان Love you alllll... 🤍

  • North star (l.s) by azad
    77.5K 20K 103

    NORTH STAR هیچ وقت نباید یه گرگ رو بکشی, برادرش همیشه برای انتقام بر میگرده H تو نمی تونی منو سرزنش کنی من فقط از جفتم محافظت کردم. L genre_ werewolf STYLES TRIPLETS OMEGAVERSE A.B.O H.end A/E.H.A H.T L.B AU MPREG The writer / azad

  • Sea's whisper [L.S | Z.M]
    180K 42.6K 60

    «بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»

    Completed  
  • Black Fever (L.S)
    15.9K 3.9K 31

    - I think a piece of the moon that is not in the sky in your hair. - فکر میکنم تیکه ای از ماه که تو آسمون نیست توی موهای توعه لویی. ---------------------------------------- کانال تلگرام : @coalacity 1660 - London Sad End Complete بر اساس یک سلسله ی واقعی Vampair-Historical Larry-Ziam به قلم : sami

    Completed  
  • Him ~|| Larry Stylinson AU
    8K 2.3K 16

    لویی تاملینسون یه نویسنده ی موفق و پر طرفداره. توی آخرین کتابِ منتشر شده اش، اون معشوقه ای رو خلق کرده که هر روز از زندگیش انتظارش رو میکشیده و وقتی که انتظارش رو نداره، پسری رو ملاقات میکنه که اون خصوصیات رو داره. هری استایلز زیبا که انگار که به دستِ فرشته ها برای اون خلق شده، و لویی، کسی که از کلیشه ها نفرت داره او...

    Completed  
  • SHIT! I'm Pregnant. || L.S AU
    35.1K 4.6K 21

    هری استایلز وقتی تاریخ مرگشو از بیمارستان دریافت کرد، کارهایی که قرار بود تو این دو ماه انجام بده رو خیلی وقت پیش مثل لیست نوشته بود. ولی وقتی نوبت به عمل کردنشون رسید، سرنوشتشو کاملا تغییر داد. Tops!Louis Bottom!Harry Larry Stylinson AU Fanfiction

  • LURE ✦L.S✦
    52.9K 12.4K 48

    |Persian Translation| Completed ✓ هری استایلز مدیر یه استریپ کلاب خیلی مشهوری به اسم لور هست و به یه استریپر جدید نیاز داره. وقتی یه پسر فوق العاده ای که موهای قهوه ای رنگ داره رو تو یه مغازه میبینه و میشنوه که به پول نیاز داره و خیلی سریع باید جورش بکنه،تو پیشنهاد دادن بهش تردید نمیکنه. آیا اون پسر شغل رو قبول میکن...

    Completed   Mature
  • راز(mystery)
    17K 4.2K 29

    جانی_تصمیم درست همینه لئو ، زین و لیام باید ازدواج کنن درسته زین گند زده بود ، خبرنگارا عکسش و هنگام ورود و خروج از گی کلاب نیویورک گرفته بودن و این خبر همه جا پخش شده بود و جانی از اب گل الود ماهی میگیره ، پسر کوچیکش که به قول خودش مایه ننگش بود و از سرش باز کنه لئو و جانی شریک هم بودن و بزرگترین سرمایه داران نیویور...

    Completed  
  • Crush | L.S
    32.3K 8.2K 42

    [Completed] همه چی از یه کراش ساده شروع شد. جایی که هری پسرخاله‌ی خبیثِ لوییه و می‌خواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی می‌شه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! عنوان: کراش. وضعیت: اتمام یافته. ژانر : کمدی، دبیرستانی، عاشقانه، فلاف. ]Cover by: mae_galaxy] 1 in larry

    Completed  
  • Lacuna[L.S]
    2.4K 830 21

    اندوه برطرف میشه اشک چشم خشک میشه زمستون جاش رو به بهار میده اما.. جای خالی تو هیچوقت پر نمیشه... کلمه‌ی (Lacuna): به معنی یه فضای خالی یا یه تیکه گمشده از داستان زندگیت. درست مثل کسی که بی خداحافظی رفته، مثل کسی که جای خالیش به وضوح احساس میشه، مثل یه تیکه از مهم‌ترین خاطراتت. ⛔️Violence Warning ⛔️