Reading at the moment...
9 stories
The Walking Gays ~ Comedy Romance ~  by winfics
The Walking Gays ~ Comedy Romance ~
winfics
  • Reads 95,957
  • Votes 16,681
  • Parts 27
چانیول ابروی بکهیون ، همکلاسی #همجنسگراش که #اعتراف کرده عاشقشه رو میبره روز بعد وقتی بیدار میشه همه ی #مردایی که میشناخت #گی شده بودن . تنها راه #متوقف کردنش هم توی #دست های #بکهیونه ... چانبک ، سولی ، شیوچن ،هونهان
Is it love?♥️Vkook by Allison_Frosty
Is it love?♥️Vkook
Allison_Frosty
  • Reads 1,826
  • Votes 221
  • Parts 6
سلام بچه ها این اولین فن فیک منه.چون اولین بارمه خواستم از ترنسلیت شروع کنم.امید وارم که خوشتون بیاد😉
◇ heal me ◇[taegi] by sugaswife5
◇ heal me ◇[taegi]
sugaswife5
  • Reads 9,410
  • Votes 1,266
  • Parts 7
اگه واقعا میخواستی خودتو نابود کنی حرف میزدی .... اما تصمیم گرفتی که چیزی نگی تو میخوای زندگی کنی ، یونگی
●•°○I Sold My Virginity Online○°•● by _YourMy24_
●•°○I Sold My Virginity Online○°•●
_YourMy24_
  • Reads 132,219
  • Votes 25,203
  • Parts 14
چانیول رییس یک کمپانی بزرگ به اختلال شدید OCD (وسواس) مبتلاست و به علت همین بیماری با وجود تمایل شدیدش تا به حال نتونسته با کسی رابطه ی جنسی داشته باشه . از اونجایی که گرایش جنسی اون به جنس موافقه ، با راهنمایی های دکترش به این نتیجه میرسه که بهتره سکس رو از یک پسر باکره شروع کنه . پسری که مطمئنه سالمه و بیماری خاصی نداره . تا کم کم بتونه به ترسش غلبه کنه .‌ چانیول به دنبال یک پسر باکره میگرده اما پیدا کردنش آسون نیست . چون چانیول به دنبال عشق نیست و میخواد در ازای پرداخت پول مدت کوتاهی رو با اون پسر باشه . پیدا کردن یک هرزه ی باکره از اون چیزی که فکر میکنه سختتره خیلی سختتر . تا اینکه یک شب در صفحات پورنی که تقریبا هر روز با اونها خودارضایی میکنه یک آگهی میبینه .‌ پسری که حاضر به فروش باکرگیش به مبلغ خیلی گزافیه . توضیح : خلاصه ی داستان ممکنه خیلی سکسی و بالای هجده به نظر برسه اما در حقیقت شبیه به بقیه ی فیکهای منه و از حد معمول قرار نیست خارج بشه .
Hashtag Yoonmin Is Real by pumpkinofmyeye
Hashtag Yoonmin Is Real
pumpkinofmyeye
  • Reads 5,303,818
  • Votes 252,411
  • Parts 43
What if the whole world starts crazily shipping yoonmin because of that one little thing idiot Park Jimin did in an interview of BTS? Or, maybe it was Yoongi's fault. He, after all, was the one who kissed Jimin. On cam. And live. (NOTE: The fanfic is currently being edited, but you can still read it. There may be sudden changes. And some comment threads will disappear, but are still in the general comments section, no worries.) ► Now translated in various languages. Please check this link to see the list and links: https://docs.google.com/spreadsheets/d/1cFJas7L4VpfjqF2J7tu1QoDmP0hRiauZBOn-cN6mvyI/edit?usp=sharing -------------- Hi guys! My first yoonmin fic so please beware XD. But I'll try my best, promise. ~~Weekly updates (or mabye twice or thrice a week?) ~Cover made by the lovely @BAEPSAE_KKAEBSONG_4 Lots of love sunshines! --P.O.M.E.
Pirate Prince Namjin Ver. by StoryTeller_Mia
Pirate Prince Namjin Ver.
StoryTeller_Mia
  • Reads 242,868
  • Votes 34,602
  • Parts 62
+18 هشدار کیم سئوک جین، وارث سر زمین چوسان؛ در کشتی در حال مسافرت به پیونگیانگ (بخش شمالی کره) بود که کشتی اش توسط کیم نامجون، بدنام ترین دزد دریایی شیلا معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. ورژن نامجین همین داستان خودم که تو پروفایل اصلیم نسخه لری و لویی استریتش رو گذاشتم! نمیخواستم اونطرف زیادی شلوغ بشه ... مطمئن بشید که اون پروفایل رو هم فالو کنید!
Pirate Prince * Hunhan Ver. by StoryTeller_Mia
Pirate Prince * Hunhan Ver.
StoryTeller_Mia
  • Reads 64,075
  • Votes 10,066
  • Parts 54
+18 هشدار پرنس لوهان، وارث سر زمین هان؛ در کشتی در حال مسافرت به بود که کشتی اش توسط اوه سهون، بدنام ترین دزد دریایی شیلا معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. ورژن هونهان همین داستان خودم که تو پروفایل اصلیم نسخه لری و لویی استریتش رو گذاشتم! نمیخواستم اونطرف زیادی شلوغ بشه ... مطمئن بشید که اون پروفایل رو هم فالو کنید!
20 Ways To Die In Summer by maedeh1
20 Ways To Die In Summer
maedeh1
  • Reads 27,520
  • Votes 5,711
  • Parts 33
چند نکته رو قبل از خوندن بدونید. 1.این داستان برای کسانی که سابقه ی مشکلات روحی، افسردگی، اختلال خوردن و ... دارن اصلا مناسب نیست. 2. داستان سال ها قبل نوشته شده و از پروفایل واتپد دوستم با اسم دیگه ای یه مدت گذاشته شده الان فقط در حال ویرایش شدنه و از اونجایی که به سبک شرقی نوشته نشده داستان رو طوری نوشتم که تو کانادا اتفاق میفته. اینکه بیشتر شخصیت ها شرقی ان یکم تو ذوق میزنه اما سعی کنید با این چیزها کنار بیاید. من دارم فقط سعی می کنم افراد بیشتری رو از گروه ها توی داستان جا بدم تا تعداد بیشتری از خوندنش لذت ببرن. 3. داستان کاپلیه اما دختر پسری هم داره پس لطفا با خواهش برای به وقوع پیوستن اتصال بین کاپل هاتون به پی.وی حمله نفرمایید. کاپل های اکسو و بی تی اس داره. 4. میخوام جبران هیتر هایی باشید که نوشتن رو برای نویسنده ها تلخ میکنن و آرامش کسایی که یک قدم با از بین بردن خودشون، روحی یا جسمی فاصله دارن. دوستتون دارم. میا.
Daltonien || GxG by xXfakeziamxX
Daltonien || GxG
xXfakeziamxX
  • Reads 726
  • Votes 100
  • Parts 4
"هی ما همدیگه رو توی مهمونی دیدیم... من جرجیام یادته؟" آدری به قیافه‌ای که مطمئنا نمیشناختش خیره شد و سعی کرد لبخند بزنه اما لمس عجیب غریبه روی شونه‌ش که با پارچه لباسش پوشیده شده بود و نگاه هایی که از دور تا دور میزش به سمتش شلیک میشدن، عصبیش کرده بودن. در آخر خنده هیستریک و لرزانی تحویلش داد، "من برای مهمونی نرفته بودم..."