୨ৎ
43 stories
Yuilhan Sowon | Sope by chica_wr
Yuilhan Sowon | Sope
chica_wr
  • Reads 383
  • Votes 65
  • Parts 3
┊Multishot Name➺ Yuilhan Sowon 🎄 ┊Main Couple➺ Sope ┊Sub Couple➺ NamJin ┊Genre➺ Romance, Classic, Fantasy, Fluff ┊Telegram➺ BTSGALAXYIR ┊Summary↴ میلاد مسیح و شب کریسمس، ‌بهانه‌ای فرح‌ بخش برای خوشحالیِ مردم دگو تلقی می‌شد اما برای مین یونگی، یکی از سخت‌ترین شب‌های زندگیش بود. هیچ بهانه‌ای برای شاد بودن در شب سال نو وجود نداشت تا این‌که مردی خوش‌قامت، با پیپ مرموزش، مثل نوری سرشار از امید در میون تاریکی قدم به داخل زندگی مشوش پسرک بیست و دو ساله گذاشت و بهش پیشنهاد هم‌سفر شدن داد. سفر به یوئیلان‌سوان! سفر پرماجرایی که قرار بود آرزوی شب کریسمس مین یونگی رو برآورده کنه.
ʚ 𝘐 𝘮𝘪𝘴𝘴 𝘺𝘰𝘶... ɞ by BakaOsui
ʚ 𝘐 𝘮𝘪𝘴𝘴 𝘺𝘰𝘶... ɞ
BakaOsui
  • Reads 19,703
  • Votes 3,441
  • Parts 10
-دلم برات تنگ شده هیونگ... +واسم مهم نیست. ₊ ⊹ Original Writer @JHobi_ on Wattpad
my choice  by hasti0795
my choice
hasti0795
  • Reads 2,674
  • Votes 374
  • Parts 15
اسم فیک: انتخاب من ژانر: عاشقانه، دارم خلاصه: هوسوک بعد از چند ماه از دوست پسرش جدا میشه، یهو با برادر اکسش اشنا میشه
ʚ 𝘖𝘩, 𝘋𝘢𝘥𝘥𝘺! ɞ by BakaOsui
ʚ 𝘖𝘩, 𝘋𝘢𝘥𝘥𝘺! ɞ
BakaOsui
  • Reads 113,335
  • Votes 21,199
  • Parts 58
↜جایی که هوسوک 24 ساله فقط برای خنده توی سایت شوگر ددی دنبال یه مرد سن بالا میگرده تا دستش بندازه. ₊ ⊹ Original Writer @a_HOEsok_for_yoonGAY on Wattpad ₊ ⊹ Cover by purple-chimchim 🥇#1 in #sope 🏅#5 in #yoonseok 🏅#2 in #سپ 🏅#1 in #یونسوک
HIS EYES - SOPE by letssope
HIS EYES - SOPE
letssope
  • Reads 2,173
  • Votes 461
  • Parts 15
❌برای همیشه متوقف شده ❌ اینجا بوسانِ و کمی دورتر از اینجا توی یک روستای کوچک همه مشغول گذراندن روز های عادی و تکراری یک تابستان دیگه بودن تا اینکه یک شب خوابیدند و فردا صبح دیگه هیچ خورشیدی اونجا طلوع نکرد ! وقتی اولین بار توی دهکده ساحلی اونو دیدم فکر میکردم با زیباترین دختر دنیا رو به رو شدم اما وقتی منو صدا زد فهمیدم اون امکان نداره که یک زن باشه ... من دکتر جانگ هستم پزشکی که روزی عاشق بیماری شد که میدونست هیچ وقت نمیتونه اونو نجات بده ! کاپل : سُپ ، تهکوک ( hoseok top ) ژانر : رومنس ، اسمات ، ریل لایف ، درام پنجشنبه و شنبه هر هفته -
Again by sope_for_everr
Again
sope_for_everr
  • Reads 12,771
  • Votes 2,090
  • Parts 25
ما برای عشق آفریده شدیم برای بوسیدن قلب ها برای بو‌ کشیدن عطرها برای گرفتن دست ها برای آغوش کشیدن ذهن ها و چرا اجازه ندهم همه این ها دوباره تو باشی؟ من زندگی ام را کنارت خواستم ، شیرینی و تلخی اش مهم نبود چون هر دو کنار تو طعم بهشتی میدهن اما سرنوشت هیچگاه به میل من یا تو نبود ... Couple : sope _ namjin genre : Romance _funny_social Days up : One part every day
Credulous by angels0nfire
Credulous
angels0nfire
  • Reads 4,926
  • Votes 855
  • Parts 21
احساسات یعنی چی؟ چطور میتونی بفهمه داری واقعا چیزی رو احساس میکنی؟ میگن آدم وقتی خوشحاله که گذر زمان رو متوجه نمیشه اما اون حتی توی بهترین زمان ها هم صدای یکنواخت تیک تاک ثانیه شمار ساعت توی مخش بود کاش فقط میتونست احساس کنه ** جانگ هوسوک کسی که احساساتش رو به خاطر اتفاقات گذشته از دست داده، مین یونگی کسی که احساست کنترل نشدش همیشه کار دستش میده، مثل ایستادن در دو لبه ی چاقو، هیچ کدوم نمیدونن کی قراره آسیب ببینه ژانر :انگست، روانشناسی، رمزالود کاپل اصلی : سوپ
✧⁩✧⁩ goddess of love ⁦⁦✧⁩✧⁩ by MARY_RILL
✧⁩✧⁩ goddess of love ⁦⁦✧⁩✧⁩
MARY_RILL
  • Reads 11,632
  • Votes 1,803
  • Parts 23
اگر عاشق بشید تا کجا پای عشقتون میمونید؟ حتما میگید تا آخرش. خب بیاید آخرش رو ببینیم. این فیک از جایی که با خودتون میگید تموم شد تازه شروع میشه و خوندنش اعصاب فولادین میخواد. couple : sope genre : romance , drama , angst , fantasy , historical , smut [happy end]
𝐌𝐲 𝐃𝐫𝐚𝐠𝐨𝐧 ˢᵒᵖᵉ by haniyhope
𝐌𝐲 𝐃𝐫𝐚𝐠𝐨𝐧 ˢᵒᵖᵉ
haniyhope
  • Reads 1,291
  • Votes 259
  • Parts 6
-وقتی سَوار یک اژدها بمیره، اژدهاشم میمیره...!❄️💎 • کاپل اصلی: سپ (یونگی تاپ) ژانر: تخیلی، تاریخی، فانتزی، رمنس، اسمات روز های آپ: خدا داند'-'
Last Heir ~|| Sope, Namjin  Au [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]  by _bunisa
Last Heir ~|| Sope, Namjin Au [ ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ ]
_bunisa
  • Reads 5,932
  • Votes 899
  • Parts 27
آغازِ دهه دو هزار، شروع یک تاریخ تلخ برای قبلیه گرگها بود. آغازِ یک نسل کشی. در شبی که ماه ناقص بود و نورِ زیباش به دستِ خورشید پوشیده شده بود، در سیاهی مطلقِ آسمون، جنگ بزرگی صورت گرفت. حملهای به قبیله گرگها از سمتِ جادوگر و خونآشامهای متحد شده، موجبِ مرگِ افرادِ زیادی شد. جادوگرها، آلفا و بتاها رو ضعیف میکردن، توانایی جنگیدن رو از اونها میربودن و خون آشامها، با لذت بردن از هر ثانیه، به سلاخی امگاها و نابود کردنشون میپرداختن. در اون شب نحس، یکی از چهار قبیله گرگها نابود شد و دو قبلیهیدیگه آسیب دیدن، تنها قبلیهای که کسی رو از دست نداد، قبلیه مین بود. قبلیهای که توسطِ آلفای جوان مین یونگی و لونای محبت دیدهاش، جانگ هوسوک، محافظت شد و افراد طایفهاش سالم موندن. اما پس از گذشتِ هفت سال، پیشبینی و رویاها از آغازِ جنگی دیگه خبر میدادن، جنگی که این بار ترسناکتر بود.. ----❦ 𝘤𝘰𝘮𝘱𝘭𝘦𝘵𝘦𝘥 𖦹 ɴᴀᴍᴇ: آخرین وارث 𖦹 ᴄᴏᴜᴘʟᴇ: سپ، نامجین 𖦹 ᴇɴᴅɪɴɢ: هپی 𖦹 ɢᴇɴʀᴇ: امگاورس، امپرگ، عاشقانه، انگست ملایم